سالی که نکوست


ادامه از صفحه اول
مشکلات موجود را به آن نسبت داد. با این وجود من معتقدم که به مصداق قاعده «سالی که نکوست از بهارش پیداست!» می‌توان از برخی شواهد و قرائن و داده‌های فعلی مسیر پیش روی این دولت را نیز تا حدود زیادی پیش‌بینی نمود یا به تعبیری آینده‌پژوهی کرد.
دولت تازه نفس طبیعتاً برخی روندهای بیمار در دولت‌های گذشته را اصلاح خواهد کرد؛ اما شواهد به روشنی نشان می‌دهند که این دولت نیز همان سیاست‌های قبلی که منجر به وجود آمدن وضعیت کنونی در کشور شده است را حفظ کرده و حتی برخی را شدیدتر از گذشته دنبال می‌کند و چه کسی است که نداند پیمودن یک راه مشخص و بارها امتحان شده،  ما را به همان مقصدی می‌رساند که بارها بدان رسیده‌ایم و عواقب تلخش را در کام چشیده‌ایم!
انتصابات در دولت سید ابراهیم رئیسی همچنان ناشفاف و غیرتخصصی است. این گعده‌ها و گروه‌های فشار عمدتاً درون‌جناحی و نامتخصص هستند که مسئولان کشور را در رده‌های مختلف تعیین می‌کنند. با دقت در شرایط مدیریت دولت اثری از کاهش تصدی‌گری دولت و لاغر شدنش نیست. بودجه 1401 با وجود تغییرات اندک در ظاهر، همان سیاست‌های تورم‌زا و ناشفاف قبلی را دنبال می‌کند. روابط عمومی دولت و شخص آقای رئیس جمهور به‌گونه نگران‌کننده‌ای ضعیف است. با همین فرمان دولت به زودی اندک سرمایه اجتماعی‌اش را حتی در میان جریان فکری موافق از دست خواهد داد. الگوی «دولت فعال و جامعه منفعل» همچنان الگوی غالب حکومت‌داری در ایران است، برنامه‌ها همچنان تحت تأثیر افکار عمومی کوتاه‌مدت ، مقطعی نوشته می‌شوند و صرفاً مُسکن‌های فوری هستند نه درمان‌های ریشه‌ای.این‌ها و بسیاری دیگر از داده‌های موجود، معیار و شاخص هایی هستند که نشان می‌دهد جهت‌گیری دولت سیزدهم نیز نه تنها مسائل اصلی و مشکلات اساسی کشور را نشانه نرفته است. بلکه با تقویت بسیاری از روندها و فرایندهای بیمار، صرفاً به وخیم‌تر شدن اوضاع کمک می‌کند.
در آینده بیشتر و کمی تخصصی‌تر به بررسی این روندها خواهیم پرداخت
سالی که نکوست
ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
اخبار روز
ضمیمه