چرا فقط 5درصد سهم دریایی!

ایرج گلشنی 
​​​​​​​جامعه ای موفق است که بتواند از تمامی ظرفیت های خود، در مسیر توسعه بهره برداری کند و در مقابل، جامعه ای که نتواند از توانمندی ها و ظرفیت های خود استفاده کند، رو به انحطاط خواهد گذاشت؛ زیرا با سرعت بیشتری از رقبا عقب می ماند. این یک قاعده اصولی و کلی است و بر همه جوامع صادق است. کشور ایران نیز در تبعیت از این اصل کلی در دنیای پررقابت کنونی و رقبای بسیار قوی، زمانی می تواند مسیر پیشرفت و توسعه را با سرعت مناسب و هم پای رقبا طی کند که بتواند از تمامی ظرفیت های خود بهره برداری مناسب کند. حال سوال پرتکرار این است که آیا ایران از ظرفیت های خود به درستی بهره برداری می کند؟ برای نمونه، آیا اقتصاد دریایی ایران کنونی، هم پا و هم تراز با رقبا و توان بالقوه اوست؟ وقتی آمارها را مرور می کنیم و اطلاعات را کنار هم می چینیم، با شوربختی متوجه می شویم که نه تنها از تمام ظرفیت ها استفاده نمی شود، بلکه از ظرفیت های موجود هم به نحو حداقل استفاده می شود و حتا بهره برداری در حد متوسط هم نیست. ما می دانیم که ایران 40 درصد مرز دریایی دارد؛ اما بنابه گزارش مجلس شورای اسلامی، بهره برداری ما از این ظرفیت بزرگ، فقط 5درصد است! به بیان دیگر، ما 95 درصد از سهم و ظرفیت خود را از دست داده ایم و این خسارت بسیار بزرگی است و باعث می شود که سرعت پیشی گرفتن رقبا از ما به
 مراتب بالاتر رود.
 دل دریایی کن ای دوست!
 زمینه روحی-روانی ایرانیان برای نزدیک شدن به دریا و استفاده از موهبت آن بسیار آماده است. تاریخ و ادبیات ما نشان می دهد که حس و حال خوبی نسبت به دریا داریم. شعر و ادبیات ما از حس و حال دریا موج می زند. این نشان می دهد که به دریا گرایش داریم و نسبت به آن احساس انس و الفت می کنیم. تراکم جمعیت مسافر به سمت دریا و تحمل ساعت های طولانی ترافیک و شلوغی جاده های باریک به سمت شمال، سند عینی و تکراری است که تمایل ما ایرانی ها را به سمت دریا نشان دهد، اما اسکان کم، تراکم پایین جمعیت در کناره ها و سواحل و تجارت اندک  دریایی نشان دهنده چیست؟ به رغم گرایش روحی - روانی ایرانیان به دریا، چرا شاهد عکس جریان دلخواه هستیم؟
بی شک، جواب در سیاست گذاری های غلط و نبود سیاست های لازم و مناسب برای توسعه کرانه ها و سواحل است. میل مردم به سمت دریا و سیاست مسئولان به سمت خشکی است و به همین دلیل، مسیر سرمایه های پشتیبان که باید حضور و استقرار و اقتصاد مردم در سواحل را حمایت کند، به سمت دریا نیست و مردم هم نمی توانند خلاف جریان آب شنا کنند زیرا، زمینه ها و بسترهای لازم برای حضور و فعالیت در سواحل ایجا نشده است.  راه کار این معضل بسیار ساده و مشخص است، کافی است مجلس شورای اسلامی با وضع چند قانون، نگاه ها و سرمایه ها را متوجه سواحل کند.  کافی است که دولت، چند طرح بزرگ عمرانی را در سواحل طراحی و اجرا کند.  کافی است مسئولان جمهوری اسلامی به فرموده رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر گنج بودن سواحل مکران دقت کنند و به سخن این حکیم گرانقدر گوش کنند. کافی است کارخانه های آب بر را به کویر نیاورند و آن ها را در سواحل راه اندازی کنند.
 امنیت دریا:
سخن پایانی این چکامه دریایی یادآوری همان دلیل کهنه و تکراری است. کارخانجات بزرگ و آب بر را به دل  کویر بردند زیرا نیروی دریایی نداشتیم. زیرا سواحل در تیررس دشمنان بود. زیرا کارخانجات در سواحل امنیت لازم را نداشتند و...
اما امروز مگر وضعیت تغییر نکرده است؟ هم از جنبه قدرت و اقتدار نیروی دریایی ایران و هم از جهت اینکه با وجود موشک های بالستیک و پهبادهای نفوذی، دیگر فرقی نمی کند که یک کارخانه مهم در ساحل دریا باشد یا در دل کویر. یعنی معادله ها نسبت به گذشته تغییر کرده است و ما هم باید تغییر کنیم. بنابراین، از یک سو نیروی دریایی را بیشتر تقویت کنیم، سواحل را امن و مستحکم گردانیم و ساخت و ساز مسکونی و تجاری و تولیدی را به سمت سواحل روانه کنیم و اقتصاد 5 درصدی را مانند دیگر کشورهای پیشرفته به 50 درصد  برسانیم تا وضعیت نگران کننده امروز به وضع امیدوارکننده فردا تغییر کند.  
چرا فقط 5درصد سهم دریایی!
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه