گرانی مچکریم!
هر سال، به بهمن که می رسیدیم، زن آتش می شد و به جانم می افتاد. دخترها را هم تیر می کرد که هیزم کش آتش شوند و شعله بشوند و بیفتند به جان من و پسرها هم با نیشخند منتظر بودند که سوال وحشتناک مطرح شود که بابا، امسال کجا بریم؟گاهی هم مکان معین و مقصد مشخص تعیین می فرمودند و هر بار کیشی، قشمی یا سفری به زیارت یا سمتی به سیاحت می گشادند و مانند افغانستانی ها مرا بز می کردند و به هر سو می کشیدند.الان چند روزی از بهمن می گذرد؛ ولی شکر خدا، هیچ خبری از بزکشی زن و بچه نیست! تعطیلات نوروز در پیش است و اغلب برنامه ریزی ها در بهمن شروع می شد تا به سبک و سیاق دولتی ها، یکی دو ماهی طول بکشد که مذاکرات به کفایت برسد و تصمیم سرنوشت ساز گرفته شود. اما هیچ خبری از هیچ سفری در میان نیست و این جای شادی و شنگولی بیش از حد است.جالب است که تکاپوی خرید لباس و تزیینات خاصه هم افتاده و حالی برای کسی باقی نمانده که بخواهد از جنس لباس و رنگ شال و متراژ پاشنه حرفی به میان بیاورد. اصولا نای حرف زدن نیست انگیزه گفت و شنود لباس و سفر مرده است. مرا می گویید؟ حال خوشی دارم! کبکم خروس می خواند. از دردسر خرید و سفر خلاص شده ام و حداقل امسال را می توانم بی فشار مضاعف پای سفره نوروز بنشینم و بدانم که تا سیزده به در، از در خبری نیست. شاید در نهایت دست و دلبازی، ماشین را سوار شویم و گشتی در همین تهران بزنیم و بگوییم:همه از هر جای ایران ول می کنند می آیند تا تهران را ببینند، ما خودمان چرا در تمام سال، دود تهران را بخوریم و رنج ترافیکش را بکشیم، حالا که در ایام نوروز تهران تمیز و خلوت است، خودمان در تهران نچرخیم؟ اسمش را هم می گذاریم: تهران گردی تا کلاس کار پایین نیاید!البته کمی نگرانم که با این وضعیت، کسی از تهران خارج نشود و عید ما هم بشود دود و ترافیک. ولی به هر حال، توجیه خوبی است. کلاس دارد! از دولتی ها یاد گرفته ایم که وعده بدهیم. وعده می دهم که سال آینده جبران می کنیم. کی به کی است؟ زنده باد شعار!زن و بچه هم می دانند که جز این که حرفم را بپذیرند و خودشان را امیدوار به سال آینده نشان دهند، چاره ای ندارند. من این موهبت بزرگ را از دولتی سر گرانی دارم. اگر گرانی نبود، باز من می شدم بز و خاندان می شدند بزکش. اما الان تا لب باز کنند که چیزی بگویند، می گویم:اه! مگه خبر از تورم ندارید؟ می گویند 50 درصد! مگر خبر از گرانی ندارید؟ تمام پس انداز سال را باید بدهی دو سه شب ویلا اجاره کنید! صرف می کند؟
و آن ها سکوت می کنند. و من از ته دل قنج می روم.
و آن ها سکوت می کنند. و من از ته دل قنج می روم.
ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
اخبار روز
-
نشست هماندیشی مدیران کل حوزه وزارتی وزارتخانهها با حضور وزیر اقتصاد
-
موزه شهرداری تهران راه اندازی می شود
-
بازدید مدیرعامل شرکت نفت فلات قاره ایران از مجتمع دریایی سلمان
-
آخرین رایزنی گزینه های کابینه دولت چهاردهم اعلام شد
-
پیام تبریک اتحادیه انجمن های اسلامی صنعت آب و برق به دکتر پزشکیان
-
تکمیل ساخت هزار مدرسه جایگزین کانکسی در مناطق محروم کشور تا مهر ماه با مشارکت بنیاد برکت
-
مشارکت بنیاد برکت در تولید ۱۰ هزار پایند الکترونیکی
-
اظهارات رئیس روسنفت درباره تاثیر مازاد تولید بر تلاشهای اوپک پلاس
-
عصری با رضا عبدالهی در ویژه برنامه «سیب نقره ای»
-
امضای تفاهم نامه همکاری میان بانک سرمایه و هلدینگ پتروفرهنگ
-
مهدی بیرانوند برگزیده دوره دکتری روزنامهنگاری و رسانه دانشگاه هارویست آماریلو تگزاس آمریکا شد
-
حضور بنیاد برکت در سی یکمین نمایشگاه بین المللی مواد غذایی ایران
-
نیم نگاهی به انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری
-
در محل نمایشگاه بین المللی کتاب تهران صورت گرفت؛
-
پرداخت تسهیلات قرضالحسنه به کسب و کارهای آسیبدیده
-
یک سر و گردن بالاتر از همه
-
آشنایی با کفپوش عایق برق فشار قوی
-
«معلم خصوصی ارزان و آنلاین برای شب امتحان» با یک تلفن!
-
تقدیرشرکت آب و نیرو از قهرمانان ورزشی شهرستان گتوند در مسابقات جهانی
-
راه اندازی کارگاه تولید شمش آلومینیوم از ضایعات