« اقتصادسرآمد»تحلیل می کند؛

«جنگ فلسطين» مخالف يا موافق؟

گروه تحلیل - امید متین - حمله فلسطيني‌ها به طور گسترده و براي اولين بار به اسراييل، اتفاق بزرگ و غافلگيرانه‌اي بود كه ملت ايران را هم وارد ماجرا كرده است. دولت جمهوري اسلامي كه از ابتدا درگير بود و الان هم هست و در آينده هم خواهد بود؛ زيرا منش و تفكر اسلامي حكم مي‌كند كه چنين رويه‌اي را در پيش بگيرد. اما مردم، چند دسته شده‌اند؛ عده‌اي مخالف‌اند وعده‌اي مشتاقانه موافق حمله فلسطين به اسراييل. حسب اين كه بحث روز است و ما هم بايد رسانه فعال در پديده‌هاي اجتماعي – سياسي باشيم، تحليلي بر افكار مردم را برگزيديم كه از نظرتان مي‌گذرد:

واقعيت مساله
واقعيت مساله اين است كه اسراييل ابتدا قرار بود در كشور ديگري شكل بگيرد. بر اساس اسناد خود آن‌ها، كنگره صهيون قبل از فلسطين، مكان ديگري را براي تشكيل كشور اسراييل در نظر گرفته بود؛ اما تحولات جهاني و جنگ جهاني كه شروع شد، موضع برگشت و بنا به دلايل مختلف، صهيونيست‌ها سر خر به سمت فلسطين-سرزمين هاي مقدس - چرخاندند. ابتدا با خريد زمين‌هاي كشاورزي و مسكوني شروع كردند و پول‌هاي خوبي هم پرداخت مي‌كردند. عده‌اي طمع كردند و عده‌اي هم به عنوان يك معامله عادي پاي امضا آمدند و هرگز تصور نمي‌كردند كه نقشه‌اي پشت اين بذل و بخشش‌ها است. جنگ جهاني دوم و زعامت انگليس بر سوريه و فلسطين، باعث شد كه انگليسي‌ها حاتم‌بخشي كنند و فلسطين را با اسراييلي‌ها معامله كنند. بعد از اين بود كه يورش مسلحانه آغاز شد و اسراييلي‌ها بخش بزرگي از منطقه را هدف تسخير قرار دادند و حتا تا نزديك دمشق سوريه هم رفتند. شكل‌گيري مقاومت اعراب باعث ميان‌جیگري سازمان ملل متحد و تعيين نقشه مرزي جديد شد تا كشور اسراييل به طور رسمي شكل بگيرد. اسراييل البته به اين حد و مرز قناعت نكرد و بخش‌هاي ديگري از فلسطين، لبنان، سوريه و مصر را تصاحب كرد. بلندي‌هاي جولان نمونه‌اي است تصاحب از خاك سوريه. 
شروع جنگ‌ها
بعد از اعلام تاسيس كشور اسراييل، منطقه رنگ آرامش نگرفت. جنگ‌ها به شكل‌هاي مختلف ادامه يافت. «انتفاضه»(جنگ با سنگ) رويه هر روز مردم فلسطين شد و به مرور شدت گرفت. كشورهاي عربي و برخي كشورهاي اسلامي، به نبرد پيوستند و به انحاء گوناگون مردم فلسطين را حمايت كردند. اين حمايت‌ها، نتيجه‌آي داد كه امروز شاهد بخشي از آن هستيم. حماس يك ارتش پنهان ساخته و پرداخته كرده و يك‌باره قاعده بازي را عوض كرده و از مدافع به مهاجم تبديل شد و طوري به اسراييل حمله كرد كه كارشناسان نظامي انگشت‌به دهان مانده‌اند.

مخالفان جنگ فلسطين
در كشور ما جنگ فلسطين عليه اسراييل، مخالفاني دارد. اين مخالفان به طور ويژه با جمهوري اسلامي مخالف هستند و به همين دليل، براي مخالفت با جنگ فلسطيني‌ها دليل و برهان مي‌سازند. يكي از مهم‌ترين دليل‌هاي آن‌ها اين است كه مي‌گويند از جيب ايران خرج مي شود. حمايت جمهوري اسلامي سال‌ها پنهاني بود، اما به مرور روشن شد و با سخنراني نصرالله، به طور رسمي علني شد و ديگر جايي براي پنهان‌كاري وجود ندارد. مخالفان از همين نكته بهره مي برند و جنگ فلسطيني‌ها را جنگ نيابتي جمهوري اسلامي عليه اسراييل مي‌نامند. و ديگر اين كه، به قواعد سازمان ملل استناد مي‌كنند و اسراييل را يك كشور كاملا رسمي مي دانند و حمله به آن را تهاجم براي اشغال كشور ديگر تلقي مي‌كنند و با آن مخالفت مي‌كنند.

موافقان جنگ فلسطين
اما موافقان جنگ فلسطيني‌ها عليه اسراييل، دو وجه دارند؛ گروهي كه به ايدئولوژي جمهوري اسلامي معتقدند و گروهي كه به منش انسانيت و منطق پاي‌بند هستند. هر دو موافق اين جنگ هستند. 
طرف‌داران جمهوري اسلامي كه وضعيت مشخصي دارند؛‌اين‌ها كشور اسراييل را نامشروع، غيرقانوني و كودك‌كش مي دانند كه سال‌هاست با چوب بر سر فلسطيني‌ها مي كوبد. غزه را سال‌هاست محاصره كرده و همواره با بگير و ببند، فلسطيني مي‌گيرد و به زندان مي‌افكند به نحوي كه نوجواني مي‌روند و پيرمرد از زندان رها مي شوند. طرف‌داران جنگ عليه اسراييل، مساله را نه يك مساله سياسي، بلكه يك مساله ديني و شرعي مي دانند و آيات و روايات متعدد براي مخالفت با اسراييل رو مي‌كنند. جنگ در اين منطق، جهاد است و تا محو كامل اسراييل بايد ادامه داشته باشد.اما اهالي منطق فردي كه نه مخالف جمهوري اسلامي هستند و نه موافق آن، كاري به استدلال آن‌ها ندارند. اينان با منطق يك مبارز به قضيه نگاه مي‌كنند و اصول مشخصي دارند. اول اين كه: هر گونه اشغال‌گري مطرود است. اسراييل يك اشغال‌گر است و سرزمين فلسطين را اشغال كرده است و كسي كه سرزمينش اشغال شده باشد- فارغ از اين كه مسلمان باشد يا نباشد- حق دارد براي بازپس‌گيري سرزمين مادري خود تا اخرين قطره خون خود بجنگد. پس جنگ فلسطيني‌ها عليه اسراييلي ها، با منطق مبارزه هم داستاني دارد و كاملا به حق است. 
دليل ديگر اين است: اسراييل سال‌هاي سال است كه بدترين رفتار با فلسطيني ها داشته است و ضمن عقب‌نگاه داشتن آن‌ها، امنيت را نيز از آن ها سلب كرده است. پس اسراييل حتا اگر قانوني و مشروع باشد، ظالم است و مردم فلسطين به عنوان يك انسان حق ندارند ظلم را بپذيرند و براي رفع ظلم بايد بجنگند تا زماني كه يا بميرند و يا رفع ظلم كنند.

منطق شما چه مي‌گويد؟
منطق طرفداران جمهوري اسلامي با منطق مخالفان جمهوري اسلامي هر دو به نوعي خاص هستند. يكي بر تفسير آيات و روايات قائم است و ديگري بر منش ضديت با حكومت. پذيرش منطق طرفداران جمهوري اسلامي منوط و مشروط به درك مباحث ديني و باور عميق به آيات و روايات است و بيشتر يك حكم شرعي است تا تصميم فردي. حكم شرعي كه باشد، اطاعت آن الزامي است و نيازي به توضيح و تشريح ندارد. منطق مخالفان حكومت جمهوري اسلامي هم كه روشن است. آن‌ها مبتني بر ضديت با حكومت، هر چه حكومت بپسندد را نمي‌پسندند و براي اين به دنبال دليل و برهان هم نيستند. اگر به آن‌ها بگويي كه همه كشورها براي حفظ منافع بلندمدت خود با ديگر كشورها وارد جنگ مي‌شوند، اين اصل را براي همه جهان مي‌پذيرند الا جمهوري اسلامي! اين است كه امريكا حق دارد به هر كشوري كه لازم دانست حمله كند و وارد جنگ شود و يا از كشور خاصي به دليل مسائل دوربرد سياسي خود حمايت كند، اما جمهوري اسلامي اين حق را ندارد. 
از اين دو ديدگاه مي‌توان گذر كرد. اما اين كه به عنوان يك انسان مستقل با منطق مستقل به اين قضيه چگونه نگاه كنيم، موضع ما را مشخص مي‌كند. آيا بايد از فلسطين حمايت كرد، مخالفت كرد يا بي‌تفاوت بود؟ 
«جنگ  فلسطين»  مخالف يا موافق؟
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه