بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی  ایران در جنگ جهانی دوم

رضا جهانفر
بخش هفدهم
اين ترديد حتي پس از حمله متفقين به ايران ادامه داشت. از روز اول حمله به ايران؛ يعني سوم شهريور 1320 تا روز پنجم شهريور که حساس‌ترين لحظات براي نيروي نظامي مدافع در تهاجم محسوب مي‌شود، هيچ‌گونه دستوري از مرکز به يگان‌هاي ارتش داده نشد. به نظر مي‌رسد رضاشاه که در انتظار ورود آلماني‌ها از قفقاز به‌سوي ايران بود، اينک با تهاجم متفقين به ايران، توانايي هرگونه ابتکار عمل را ازدست‌داده بود. (جمالي، رستمي، 1380: 469)
برخي بر اين باورند که رضاشاه با مشاهده موفقيت آلماني‌ها در برابر نيروهاي شوروي، تصور حمله متفقين به ايران را نداشت؛ بنابراين، لشکرهاي پنج، شش، دوازده و هفده را تا اندازه‌اي تقويت کرد؛ ولي در مورد مرزهاي شمالي نه‌تنها تقويتي انجام نشد؛ بلکه با اقداماتي خاص، وظيفه اصلي لشکر پانزده اردبيل و لشکر چهار رضائيه که مراقبت از مرزهاي شمالي و پايش طرفين درگير در شوروي بود، تحت‌تأثير قرارگرفته و به امور ديگر هدايت شد (يکرنگيان، 1384: 367).
در ميان ساير دلايلي که منجر به عدم بروز عملکرد مورد انتظار نيروهاي نظامي و انتظامي ايران شد؛ دو عامل «بي‌توجهي به پيشنهاد‌ها و گزارش‌هاي برخي از فرماندهان و مسئولان در مرزها به ستاد مرکزي در موردحمله احتمالي دشمن» و «ايجاد نارضايتي در ميان صفوف ارتشيان ميهن‌پرست» قابل‌توجه است (ميري، 1393).
ازجمله گزارش‌هاي يگان‌هاي صف ارتش به رده‌هاي بالاتر ستادي در خصوص حمله احتمالي متفقين مي‌توان به موارد زير اشاره کرد:
الف) فرماندة وقت لشکر سه شمال‌غرب در گزارش 18 مرداد 1320 به کفالت ستاد ارتش ضمن بيان گزارش مشاهدات مأموران مرزي و نياز به وسايل نقليه تندرو، در پايان گزارش خود ذکر کرد: «... در صورت تصويب مستدعي است اجازه مرحمت شود، واحدهاي مأمور پوشش در هر دو لشکر به محل‌هاي لازمه (سوار مهندسي نزديک مرز و پياده و توپخانه به خط مقاومت پوشش) اعزام شوند. موکول به اوامر عالي است» (ميري، 1393).
دو روز بعد (20 مرداد 1320) سرلشکر  عزيزالله ضرغامي  رياست وقت ارکان حرب کل قشون  پاسخ داد: «... به فرمان مبارک شاهانه مقرر است، فعلاً يک گردان از راه جلفا در حدود مرند (در نقطه مناسبي) گمارده شده تا بعداً در موقع لزوم، راجع به اعزام قوا به ساير نقاط اقدام گردد. مقتضي است قدغن نماييد در مجلس اقدام نموده و نتيجه را گزارش دهند...» (ميري، 1393).
اين دستور نشان‌دهندة ترديد رضاشاه براي ابلاغ دستور جابجايي يگان‌هاي نظامي در برابر متفقين است. پيش‌ازاين نيز دلايل احتمالي ترديد رضاشاه ذکر شد.
احتمال ديگر بر اين است که شايد تصور رضاشاه بر اين بود که با تعامل و ديپلماسي مي‌تواند مانع از بروز جنگ شود. درنهايت زماني که تصميم به نبرد گرفته شد، فرصت تصميم‌گيري صحيح و ابتکار عمل از دست رفت.تلگراف رضاشاه به رئيس‌جمهور وقت آمريکا را مي‌توان اقدامي در اين راستا ارزيابي کرد. در سوم شهريور 1320، رضاشاه طي تلگرافي از رئيس‌جمهور وقت آمريکا فرانکلين روزولت، درخواست کرد که براي تقويت اصول بين‌المللي و عدالت عمومي و حفظ آزادي ملل با اقدامات مؤثر نوع‌پرورانه در رفع تجاوز روس و انگليس به يک کشور بي‌طرف و صلح‌جو اقدام لازم مبذول کند. (عاقلي،1387: 328)
شايد رضاشاه از اين نکته غافل بود که اقتدار نظامي و آمادگي رزمي، پشتوانه موفقيت در اقدامات ديپلماتيک و سياسي است.
در همان ايام، کمبود تجهيزات موردنياز ازجمله مشکلات فرايند دفاع در برابر متفقين به شمار مي‌رفت. فرماندة لشکر شمال‌غرب در گزارش به کفالت ستاد ارتش بيان نمود: «... قواي دشمن موتوريزه، مکانيزه و قوي است که در مقابل اين لشکر حتي يک اسلحة ضد زره و عرابه ندارد...» (ميري، 1393: 272)
نکتة قابل‌توجه، رشادت کارکنان ردة پايين نظامي در برابر دشمن بود. برابر گزارش سرگرد وفا رياست رکن سوم لشکر 3، «به‌طورکلي روحية سربازان و طاقت و تحمل آنان در مقابل شدايد خستگي‌ها قابل‌تمجيد بود.» (ميري، 1393: 347)
ادامه دارد...
بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی  ایران در جنگ جهانی دوم
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه