«سرآمد» گزارش می‌دهد؛

میدان پارس جنوبی  روی مرز افت فشار

ضرورت فشارافزایی بزرگ‌ترین میدان گازی ایران برای جبران ناترازی انرژی
​​​​​​​گروه انرژی-زهرا عسکری- بررسی‌ها نشان می‌دهد که منابع گاز طبیعی تا یک مقطعی با فشار طبیعی برداشت می‌شود و از آن مقطع به بعد فشار طبیعی در نتیجه برداشت افت می‌کند و نرخ تولید هم کاهش می‌یابد. با ورود بسیاری از فازهای پارس‌جنوبی به نیمه دوم عمر تولید، مخازن این میدان عظیم گازی با افت فشار طبیعی مواجه شده‌اند؛ روندی که بدون اجرای پروژه‌های فشارافزایی برداشت گاز را کاهش می‌دهد. در چنین شرایطی است که از مدت‌ها کارشناسان اعلام کرده‌اند که انجام اجرای پروژه فشارافزایی در میدان گازی پارس‌جنوبی برای تامین نیاز داخلی به منابع گازی و عبور از ناترازی انرژی یک ضرورت انکارناپذیر است. به باور کارشناسان و مدیران صنعت نفت و گاز کشور، باید برای جبران افت فشار آن چاره‌اندیشی شده و با استفاده از فناوری‌های روز دنیا، برای حفظ فشار مخزن و افزایش میزان تولید در بزرگ‌ترین میدان گازی شناخته‌شده ایران و جهان تلاش کرد.
به گزارش روزنامه اقتصاد سرآمد، پارس‌جنوبی بزرگ‌ترین میدان گازی شناخته‌شده جهان و مشترک میان ایران و قطر است. با توجه به اینکه قطر ۱۰سال زودتر از کشورمان برداشت از این میدان را آغاز کرده، حدود ۲۱۰میلیارد مترمکعب گاز از این میدان استخراج کرده ‌است. این میدان دارای حدود یک‌هزار و۸۰۰تریلیون فوت‌مکعب (۵۱تریلیون مترمکعب) گاز طبیعی درجا و ۵۰میلیارد بشکه‌(۹.۷میلیارد مترمکعب) میعانات گازی است. ایران با تأخیر ۱۰ساله در سرمایه‌گذاری، در سال۲۰۰۱ برداشت از این مخزن را شروع کرده به همین دلیل هم با وجود اینکه در سال‌های اخیر در تولید جاری گاز از رقیب و همسایه جنوبی خود پیشی گرفته، این فاصله ۱۰ساله سبب شده در مجموع آنچه قطری‌ها تاکنون از این میدان برداشت کرده‌اند، بسیار بیشتر از ایران باشد.
ایران صاحب دومین ذخایر و سومین تولیدکننده گاز دنیا و چهارمین مصرف‌کننده آن است. این نشان می‌دهد، باوجود اینکه امروز بیش از یک‌میلیارد مترمکعب گاز تولید در کشور تولید می‌شود که ۷۰درصد آن از پارس‌جنوبی است، اما به دلیل مصرف بالا و بی‌رویه با ناترازی شدید روبه‌روست. از طرف دیگر، براساس برخی گزارش‌ها ایران در حال حاضر با تولید ۷۱۵میلیون مترمکعب از قطر که روزانه ۶۵۰میلیون مترمکعب گاز تولید می‌کند که روزانه ۶۵میلیون مترمکعب بیشتر است، اما رقیب هم بیکار ننشسته و یک سرمایه‌گذاری ۲۹میلیارد دلاری را برای توسعه بخش در اختیار خود موسوم به گنبد شمالی را مصوب کرده و در حال اجرای آن است.

رسیدن پارس‌جنوبی به مرز افت فشار
گزارش‌های منتشرشده حاکی از آن است که پارس‌جنوبی در حال حاضر با چالشی بزرگ مواجه شده است؛ افت فشار طبیعی مخازن در بخش ایرانی این میدان مشترک با قطر. این پدیده اجتناب‌ناپذیر، به ‌دلیل ورود فازهای قدیمی به نیمه دوم عمر تولیدی، شدت یافته است. کارشناسان می‌گویند: بدون فشارافزایی، بخشی از ظرفیت برداشت روزانه ظرف پنج‌سال آینده از دست خواهد رفت و میلیاردها دلار درآمد به باد می‌رود. افت فشار در مخازن گاز یعنی نیروی طبیعی برای بالا آوردن گاز کاهش یافته و نیاز به کمپرسورهای عظیم دریایی و خشکی است. اجرای آن هزینه‌بر است، اما بدون آن، بخشی از گاز برای همیشه در مخزن باقی می‌ماند. کارشناسان برآورد می‌کنند که تنها کاهش تولید معادل یک فاز گازی، با قیمت فعلی گاز در بازار منطقه، روزانه بین ۳۰ تا ۴۰میلیون دلار درآمد از بین می‌برد. این رقم در طول یک‌سال به حدود ۱۰ تا ۱۵میلیارد دلار می‌رسد.
کمبود گاز نیز باعث می‌شود نیروگاه‌ها برای تأمین انرژی به سوخت مایع مانند گازوئیل و مازوت روی بیاورند که خود هزینه‌ای بین ۱٫۵ تا ۲میلیارد دلار در سال به همراه دارد و آلودگی هوا را تشدید می‌کند. همچنین ناتوانی در اجرای تعهدات صادراتی یا کاهش قراردادهای گازی، می‌تواند سالانه بین ۵ تا ۸میلیارد دلار زیان به‌ همراه داشته باشد، ضمن اینکه مشتریان از دست‌رفته به‌ سختی به بازار ایران بازمی‌گردند. در مجموع، اگر اثرات زنجیره‌ای بر صنایع، کاهش صادرات غیر انرژی و هزینه‌های زیست‌محیطی را حساب کنیم، زیان مستقیم و غیرمستقیم ناشی از تعلل در فشارافزایی می‌تواند به ۴۵ تا ۵۵میلیارد دلار در سال برسد. اجرای کامل پروژه‌های فشارافزایی، به سرمایه‌گذاری حدود ۳ تا ۴میلیارد دلار نیاز دارد. با جلوگیری از زیان روزانه ده‌ها میلیون دلاری، هزینه این سرمایه‌گذاری ظرف کمتر از یک‌سال جبران می‌شود که نسبت بازگشت سرمایه‌ای کم‌سابقه برای پروژه‌های کلان انرژی است.

تبعات افت فشار در میدان پارس‌جنوبی
آنطور که «مهر» در مطلبی نوشته است، تأخیر در اجرای فشارافزایی تنها پیامد اقتصادی ندارد. کاهش عرضه گاز در زمستان می‌تواند منجربه محدودیت برای صنایع، خاموشی‌های برنامه‌ریزی‌شده و فشار اجتماعی شود. افزایش استفاده از سوخت مایع نیز آلودگی هوا را در کلان‌شهرها تشدید کرده و به بحران‌های بهداشت عمومی دامن می‌زند. کاهش صادرات گاز، علاوه‌بر زیان مالی، جایگاه ایران در معادلات انرژی منطقه را تضعیف می‌کند. پارس‌جنوبی برای ایران صرفاً یک میدان گازی نیست؛ شریان حیاتی اقتصاد و امنیت انرژی کشور است. اجرای به‌ موقع و کامل پروژه‌های فشارافزایی، اقدامی ضروری برای حفظ این شریان است. هر روز تأخیر، به معنای از دست رفتن درآمد و نفوذ ایران در بازار جهانی انرژی و واگذاری بی‌سروصدای سهم بیشتر به رقیب جنوبی است.
فراتر از اقتصاد نیز انرژی و به‌ویژه میعانات گازی، برای ایران یک ابزار دیپلماسی است. حضور مداوم در بازارهای حساس شرق آسیا، علاوه‌بر کسب ارز، به ایران قدرت چانه‌زنی در مذاکرات سیاسی و تجاری می‌بخشد. وقتی عرضه کاهش یابد، قدرت مذاکره کمرنگ می‌شود و مشتریانی که تأمین‌شان به ایران وابسته نباشد، در برخورد سیاسی و اقتصادی با ایران انعطاف بیشتری نشان نمی‌دهند.‌ همچنین رقبا دست بالا را می‌گیرند؛ طبق برخی گزارش‌ها قطر و آمریکا می‌توانند جایگاه ایران را پر کرده و در مذاکرات منطقه‌ای یا در سازمان‌های بین‌المللی انرژی، گوی سبقت را بربایند.‌ از سوی دیگر، فرصت‌های سرمایه‌گذاری خارجی محدود می‌شود و کاهش تولید، ریسک سرمایه‌گذاری را بالا می‌برد و شرکت‌های خارجی را به سمت کشورهای با ثبات بیشتر بازده سوق می‌دهد.

اهمیت راهبردی پارس‌جنوبی در امنیت انرژی
پارس‌جنوبی طی دودهه اخیر، قلب تپنده تأمین گاز طبیعی، میعانات گازی و خوراک صنایع پتروشیمی کشور بوده است. عملاً بدون این میدان، دولت نیز ابزار لازم برای مدیریت پیک مصرف زمستان، تأمین سوخت نیروگاه‌ها، گرمایش خانگی و عرضه پایدار به صنایع را نخواهد داشت. براساس جدیدترین آمار وزارت نفت، از مجموع ۱۰۰۰میلیون مترمکعب گاز تولید روزانه کشور، بالغ بر ۷۰۰میلیون مترمکعب آن از این میدان استخراج می‌شود. پارس‌جنوبی نه‌تنها منبع اصلی گاز، بلکه منبع ارزشمند تولید میعانات گازی است که یا مستقیم صادر یا در پالایشگاه‌هایی چون ستاره خلیج‌فارس به بنزین تبدیل می‌شوند. بی‌ثباتی در تولید این میدان، مستقیماً کاهش درآمدهای ارزی، افت صادرات و کسری در تراز مالی صنعت نفت و کشور را به دنبال خواهد داشت. از آنجا که عمده رقبای ایران، مانند قطر، با استفاده از فناوری‌های روز و مدیریت بهینه میدان مشترک، در حال افزایش ظرفیت برداشت هستند، هرگونه غفلت، به برتری رقبا در بازارهای گازی و جایگاه ژئوپلیتیک انرژی دامن می‌زند.‌
کارشناسان بر این باورند که تنها راه حفظ و حتی افزایش تولید گاز از فازهای مختلف این میدان در سال‌های آینده، تکمیل و راه‌اندازی سریع پروژه‌های فشارافزایی است. اگر این حلقه اساسی به موقع راه نیفتد، حتی اورهال به موقع هم کافی نیست و با اُفت ناگزیر فشار چاره‌ای جز کاهش تولید نخواهیم داشت.‌ بدون فشارافزایی، بخشی از ظرفیت تولید گاز کشور، به‌خصوص در ماه‌های سرد، از دست خواهد رفت و بخش‌های خانگی، صنایع و نیروگاه‌ها با کاهش عرضه شدید روبه‌رو می‌شوند. پروژه‌های فشارافزایی، درست به اندازه اورهال به موقع، دیگر نه یک گزینه فنی، بلکه «ضامن بقای پارس‌جنوبی» و تأمین امنیت انرژی کشور هستند. این اقدام، سرمایه‌گذاری بزرگ و اراده جدی سیاست‌گذاری در بالاترین سطح کشور را می‌طلبد و هرگونه تأخیر، پیامدی جبران‌ناپذیر بر سبد انرژی، صادرات و ثبات اجتماعی خواهد داشت.

میدان پارس جنوبی  روی مرز افت فشار
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه