زیبلاکشی از گیلان تا آن سوی مرزهای کاسپین

روایتی متفاوت از کارِ مشقت بار در ساحل دریا

 مراکز تجاری شهر رشت در عهد قاجار که امروزه به بافت قدیمی شهر رشت مشهور است، مسافت مراکز تجاری(بازار) تا بندر پیربازار به یکساعت و نیم با گاری‌ها و ارابه‌ها تخمین شده بود، در واقع مردم رشت و سایر نقاط از رشت تا پیربازار مسافتی یکساعت و نیم را طی می‌کردند، تا خود را به بندر پیربازار برسانند، و از بندر با کرجی ۳ ساعته خود را به بندر انزلی می‌رساندند. اگر هم سیاحان و تجار به اروپا قصد سفر داشتند، در بندر انزلی به کرجی‌های مخصوص مسافربری ملحق می‌شدند.
    به روایت پیران در پیربازار ۴۰۰ تا ۵۰۰ کرجی کار می‌کرد، در هرکرجی معمولا ۳ تا ۵ نفر و بنابر نوع کرجی گاه ۸ تا ۱۲ نفر کار می‌کردند، که هرکدام به لقب کرجی بان(نگهبان کرجی) و ملاح مشهور بودند که در حمل و نقل حرف اول را می‌زدند. کفترودی می‌نویسد؛ با یک حساب سر انگشتی با احتساب تعداد کرجی‌ها و میزان کارگر مورد نیاز هرکرجی، در حدود چند هزار نفر فقط در مسیر پیربازار به انزلی به عنوان کرجی بان اشتغال داشتند‌ و از این راه امرار معاش می‌کردند.
طبق پژوهش نگارنده ؛ در هنگام عبور از بندر پیربازار به سوی انزلی به علت جریان موافق آب که حرکت کرجی را آسان می‌کرد، معمولا زیبلاکشی صورت نمی‌گرفت، بلکه با قدرت بادبان و پارویِ کرجی هدایت می‌شد، اما در هنگام برگشتن از انزلی از دهانه رودخانه تا بندر پیربازار، چون کرجی مخالف جریان آب در حرکت بود، می‌بایست کرجی‌ها را با طناب بکشند و همچنین در مواقع وزش باد ؛ “زیبلاکشی” امری ضروری بود.
قاسم غلامی کفترودی در کتاب تاریخ بندر پیربازار نوشته؛(ژاک آمریکایی که در سال ۱۸۷۰ میلادی (۱۲۴۹ش) از پیربازار عبور کرده می‌نویسد:خیلی عجیب و قابل تماشا آمد، طرز قایقرانی‌های آنجا در یک رودخانه مرداب که متعلق است با دریا، قایق‌های بزرگی در آنجاست که طناب‌های بلند دارد،آن قایق‌ها پر می‌شود از بار و مسافر، آنگاه طناب‌ها را از طرف خشکی بر کتف و کمر حمالان بسته، مانند اسب گاری قایق را می‌کشند و گاهی که خسته می‌شوند برای هیجانِ اعصاب خود و هم زور شدن، یک ذکر را شروع کرده که شبیه به سرودهای قشونی است، نظیر این قایقرانی را در هیچ جا ندیده بودم)
کفترودی در همان کتاب می‌نویسد؛ کارگران زیبلاکش بندرپیربازار در هنگامی که طناب‌های ضخیم کرجی را بر بدن خود بسته‌اند، کارگران با هم با ذکر الله، محمد(ص)، علی گویان آن را به جلو می‌رانند.
به روایت پیران در پیربازار ۴۰۰ تا ۵۰۰ کرجی کار می‌کرد، در هرکرجی معمولا ۳ تا ۵ نفر و بنابر نوع کرجی گاه ۸ تا ۱۲ نفر کار می‌کردند، که هرکدام به لقب کرجی بان(نگهبان کرجی) و ملاح مشهور بودند که در حمل و نقل حرف اول را می‌زدند. کفترودی مینویسد؛ با یک حساب سر انگشتی با احتساب تعداد کرجی‌ها و میزان کارگر مورد نیاز هرکرجی، در حدود چند هزار نفر فقط در مسیر پیربازار به انزلی به عنوان کرجی بان اشتغال داشتند‌ و از این راه امرار معاش می‌کردند.
خانم کارلاسرنا که در سال ۱۸۷۷ میلادی(۱۲۵۶ ش) از پیربازار عبور کرده، درباره کرجی بانان می‌نویسد: این ملاحان از نژادهای مختلف و چابک‌ترین آن ها سیاهانند، پاروزنان خشن. با بالا تنه‌ها و ساق‌های عریان، مشترکا یکدیگر را به فعالیت وا می داشتند. گروهی از خدا و محمد(ص) مدد می‌خواهند و دیگران با یاری از علی(ع) بدان پاسخ می‌دهند.(کفترودی؛ ص ۵۵، تاریخ بندر پیربازار)
بنابر روایت کفترودی از نوشته‌های سیاحان و سفرنامه‌ها ؛ هرکدام به نحوی از کرجی‌ها و کرجی بانان و زیبلاکشان سخن گفته‌اند؛ بر طبق پژوهش نگارنده: کرجی بانان و زیبلاکشان بندر پیربازار در رشت که در مسیر پیربازار به بندر انزلی مشغول بودند؛ افرادی بومی و غیربومی، داخل و خارج محدوده و کشور بودند. از آنجا که عده‌ای از این کارگران در حین کار طاقت فرسا برای تجدید قوای بدنی خود ذکرهای مختلف را بر لب می‌آورند؛ شیعیان و سنی‌های مسلمان در کنار هم در بندر پیربازار مشغول به فعالیت بوده‌اند. امروزه نیز قسمتی از حوالی و روستاهای پیربازار و پیرامون، سنی‌های مسلمان گیلان سکونت دارند.
عده‌ای دیگر از سیاحان خارجی در عبور از پیربازار ؛ به وضعیت کثیف و آشفته بندر اشاره دارند، و در نوشته‌های خود عده‌ای از کرجی بانان را بد نامیده‌اند. به طور مثال جکسن در سال ۱۹۰۶ میلادی (۱۲۸۵ ش) از پیربازار عبور کرده، می‌نویسد: پیربازار جای کثیفی است که در آن غیرممکن است انسان با کرجی بانان بیشرمی که گویی جامعه‌ی همه‌ی رذائل و نادرستی‌ها هستند، که خاص کرجی بانان بنادر کم اهمیت است.(کفترودی؛ص۵۵)
از معروفترین کرجی بانان قدیم بندر پیربازار عبارتند از: کربلایی احرام، مشهدی عزت، حاجی قربان، سید موسی باستانی، کربلایی حسین بحرپیما، رضا تاجرباشی، ولی کرجی بان، مشهدی نصرت جان قارداش، رحمت کرجی بان می‌توان اشاره داشت.(کفترودی؛ ص ۵۶)
در سال ۱۲۸۴ خورشیدی مظفرالدین شاه اولین اتومبیل را وارد ایران کرد، پس از او حاج امین الضرب از تجار رشت اولین کسی بود که برای خود اتومبیل خرید‌.
عزیز طویلی از پژوهشگران استان گیلان می‌نویسد: بالاخره با احداث جاده‌ی شوسه از غازیان به رشت – قزوین-تهران، کرجی بانی به تدریج رونق خود را از دست داد و با آمدن اتومبیل و کامیون، تقریبا تعطیل شد. کرجی‌های کوچک‌تر فقط در سطح مرداب به رفت و آمد تا انزلی ادامه می‌دادند، که آنها هم با کشیده شدن جاده‌ها از کار باز ماندند.
تا زمان حکومت احمد شاه حدود ۱۰ نفری در ایران اتومبیل داشتند، یکی از این ماشین‌ها در حدود سال ۱۲۹۲ خورشیدی از پیربازار به رشت مسافر بری می‌کرد.
به این شکل تقریبا در اواخر سال های حکومت قاجار بندر پیربازار به دلایل مختلفی از جمله؛ پس روی آب، احداث جاده و ورود اتومبیل از رونق افتاد، به این ترتیب شغل کرجی بانی و زیبلاکشی نیز به سمت خاموشی و نابودی رفت.
زیبلاکشی حرفه‌ای از یک کار مشقت بار کارگری، در زمانی که دریای کاسپین حکم جهانی نو را برای کشور فراهم می‌کرد.  این راه ارتباط دریایی که شاهان قاجار را روانه اروپا ساخت و دانشجویان ایرانی که از این طریق به اروپا سفر می‌کردند، تا با دنیای جدید آشنا شوند.
دریایی که اسباب و وسایط گام‌های نخست مدرنیته کشور را در عهد قاجار با بازوان نیرومند زیبلاکشان فراهم کرد، تا دریچه‌ای نو را در اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور باز کند.
نقاش روسی که برای طرح‌های خود در زمانه‌ای که جهل عده‌ای فضا را برای تابلوهایش تنگ می‌نمود، با سفر به مدل‌های رئالی دست یافت تا برای طرح هایش مدل‌های حقیقی از جامعه بیابد، و زندگی کارگران کرجی را از نزدیک به تماشا نشست و ترسیم نمود.
 روایتی از رنج، زندگی و کار در میان آدمیانی که هرکجا باشند، با فاصله‌های زیاد و کم از هم، در هنگام مشکلات مشابه، برای رفع مشکلات به وسائل مشابه متوسل می‌شوند‌‌.
روایتی متفاوت از کارِ مشقت بار در ساحل دریا
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه