خلیج فارس در صحنه بین الملل


دکتر همایون اللهی - بدیهی است خلیج فارس به علت راه داشتن به اقیانوس و دریاهای آزاد در طول تاریخ مورد توجه ملل حاشیه آن بوده است. ساکنان سواحل خلیج فارس یعنی اقوامی چون ایلامی‌ها، آشوری‌ها، سومری‌ها، آکدی‌ها، بابلی‌ها و مدی‌ها و پارسی‌ها در طول تاریخ بنیانگذار تمدن‌های درخشانی بوده‌اند. این اقوام و دولت‌ها از خلیج فارس به عنوان کانال صدور پیام تمدن خود استفاده می‌نموده‌اند. در این دریا همه ملل و اقوام همچون مصری، یونانی، سومری، هندی، فنیقی، پارسی، مقدونی و عرب به دریانوردی پرداخته‌اند و هر زمان متناسب با موقعیت سعی در شناخت بیشتر و تسلط بر سواحل و منابع آن نموده‌اند.
1- ایران و خلیج فارس 
از جمله ملل و اقوامی که بر آبهای خلیج فارس فرمان رانده‌اند، ایرانیان هستند. با وجود داشتن سواحل طولانی بر این، دریا که البته این امری عادی است، این فرمانروایی و تسلط در طول تاریخ پستی و بلندی‌های بسیاری داشته است. آنچه مسلم است اینکه در زمان هخامنشیان و به خصوص در دوران سلطنت داریوش نیت جهانگشایی و بخصوص میل به تصاحب هندوستان و مصر و دیگر سرزمین‌ها ایرانیان را وادار نمود توجه بیشتری به دریانوردی داشته باشند، چنانکه داریوش در راستای رسیدن به این اهداف و برای دستیابی به راه‌های سریع تر دستور حفر ترعه‌ای (کانالی) را بین دریای سرخ و دریای مدیترانه می‌دهد. در کتیبه ای که از داریوش اول در همان منطقه کانال سوئز امروز یافت شده آمده است:
من پارسی هستم. از پارس مصر را گرفتم من فرمان حفر این ترعه را دادم از رودخانه‌ای بنام نیل که در مصر جاری است تا دریایی که به پارس می ‌رود. پس از آن این ترعه حفر شد، چنانکه فرمان دادم و کشتی‌ها از مصر از وسط این ترعه به سوی پارس روانه شدند، چنانکه میل من بود. 
وجود و کشف این کتیبه بیان کننده علاقه و توان ایرانیان برای داشتن قدرت دریایی و دریانوردی است. داریوش اول دو قرن قبل از آنکه اسکندر تصمیم به شناسایی خلیج فارس بگیرد، پس از پیروزی در مصر و در راه گشودن هند به دریاسالار خود «سیلاکس کاریاندی» دستور داد تا ناوگان دریایی در کرانه رود سند بنیاد نهد و سپس به کاوش راه‌های دریایی از هند تا مصر بپردازد. وی نیز چنین کرد و سرتاسر سواحل خاوری آفریقا، عربستان، کشورهای حوزه اقیانوس هند و خلیج فارس را دور زده به دریای سرخ رفت و از طریق کانالی که توسط داریوش اول حفر شده بود از این دریا به مدیترانه رفته و از آنجا نیز بازدید کرد. 
داریوش اول اقدام به ایجاد نیروی دریایی گسترده‌ای نمود که بعد از وی باز هم گسترش بیشتری یافت بطوریکه در دوران سلطنت خشایار شاه ساخت پل‌های شناور نیز ابداع
 گردید. 
ایرانیان زمان هخامنشی سه نوع ناوگان داشتند:
۱- ناوگان جنگی که با نیروی باد و به کمک پاروزنان حرکت می‌کرد. بدیهی است این ها مجهز به سلاح معمول زمان بودند. 
2- ناوهای نیروبر که ویژه حمل و نقل نیرو و انجام عملیات آبی - خاکی بوده (ایرانیان مبتکر آن بوده‌اند) و آب خور کمتری داشتند و تا نزدیکی سواحل می‌توانستند بیایند. 
۳- ساسانیان نیز در راه گسترش نیروی دریایی به ویژه ناوگان بازرگانی گام‌های بلندی برداشتند و ناوبانان ایرانی این زمان راه بازرگانی دریایی بین خلیج فارس و دریای چین را در اختیار خویش گرفتند. از اوضاع دریانوردی دوران ساسانی بخصوص می‌توان به دوره انوشیروان (۵۳۱ م = ۹۰ قبل از اسلام) تأکید کرد. در زمان انوشیروان یک خط کشتیرانی بازرگانی بین خلیج فارس و چین وجود داشت که به وسیله ناخداهای ایرانی اداره می‌شد.
همزمان با گسترش ناوگان بازرگانی و مناسب با آن ناوگان رزمی ایران هم گسترش یافت که بدان وسیله پهنه دریاهای شرق کانال سوئز تا مرز دریای چین به زیر نفوذ بازرگانی ایران درآمده و سرزمین‌های بسیاری را بدان پیوند داد.
پس از پیروزی اسلام، دریانوردان ایرانی نه تنها در سراسر جهان از چین، سیلان و هند گرفته تا بنادر خلیج فارس و دریای سرخ حضور داشته‌اند بلکه کشتیرانی در خطوط جهانی را نیز در بسیاری جهات تحت نفوذ و رهبری خود گرفتند. از این دوران به بعد این مسلمانان اعم از ایرانی و عرب در کار دریانوردی شهره جهان گردیدند. نیروی دریایی ایران در دوران بعد از اسلام نیز همچنان دارای قدرت بود چنانکه در زمان آل بویه، غزنویان و سلجوقیان در خلیج فارس و اقیانوس هند نیروی ایران حضور 
داشته است.
خلیج فارس در صحنه بین الملل
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه