یک محقق در نوشتاری برای «سرآمد» بررسی کرد؛

سایه آلودگی آب‌های جهان بر حیات زمین

آلودگی منابع آبی چه تبعات اقتصادی و اجتماعی به همراه دارد؟
​​​​​​​گروه زیست‌محیط دریایی-سیدعمران طباطبایی- منابع آبی جهان، سال‌هاست که تحت فشار روزافزون انسانی قرار دارند. از یک سو، رشد بی‌رویه جمعیت بشر باعث افزایش تقاضا برای آب شده و از سوی دیگر، صنعتی‌شدن جوامع، کشاورزی ناپایدار، دفع نامناسب فاضلاب‌ها و زباله‌ها، استخراج بی‌رویه نفت و گاز از بستر دریاها و نشت مواد شیمیایی سمی، همه دست‌به‌دست داده‌اند تا آب، این نعمت بی‌بدیل، آلوده و بیمار شود؛ رودهایی که روزگاری منبع حیات روستاها و شهرها بودند، حالا دیگر آنقدر آلوده‌اند که حتی نزدیک‌شدن به آن‌ها هم خطرناک است.
به گزارش روزنامه اقتصاد سرآمد، سیدعمران طباطبایی، محقق و فعال رسانه‌ای در نوشتاری اختصاصی برای این روزنامه به اهمیت زیست‌محیطی پیرامون آب‌های آلوده پرداخته و تبعات این بحران حیاتی را برای انسان‌ها و کره‌زمین بررسی کرده است. این مطلب را در ادامه می‌خوانید:
در برخی کشورها، آب آشامیدنی با آنچه از لوله خارج می‌شود تفاوت دارد؛ مردمی هستند که برای یک لیوان آب سالم باید ساعت‌ها پیاده‌روی کنند. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، آب‌های سطحی با فاضلاب‌های خانگی، بیمارستانی و صنعتی آمیخته شده‌اند. شرکت‌های بزرگ صنعتی بدون توجه به اثرات زیست‌محیطی، پسماندهای سمی خود را به دریاچه‌ها و رودها سرازیر می‌کنند. کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات، همراه باران وارد سفره‌های آب زیرزمینی می‌شوند و آب را به ماده‌ای کشنده تبدیل می‌کنند.
تأثیر آلودگی آب تنها به طبیعت ختم نمی‌شود، بلکه به‌طور مستقیم بر سلامت انسان‌ها تأثیر می‌گذارد. بسیاری از بیماری‌ها، ناشی از نوشیدن آب آلوده هستند. هرساله میلیون‌ها نفر، به‌ویژه در کشورهای فقیر و محروم، به دلیل مصرف آب ناسالم جان خود را از دست می‌دهند. کودکانی که هنوز فرصت زندگی را نچشیده‌اند، به دلیل نبود آب سالم جان می‌سپارند. در بیمارستان‌های آفریقا و جنوب آسیا، یکی از دلایل اصلی مرگ‌ومیر نوزادان، عفونت‌های ناشی از آب آلوده است. حتی در کشورهایی که سیستم‌های تصفیه پیشرفته‌تری دارند، گاهی نشت مواد نفتی یا فلزات سنگین مانند سرب، جیوه و آرسنیک به آب‌های آشامیدنی، سلامت عمومی را با خطر مواجه می‌کند. آلودگی آب، پدیده‌ای خاموش اما ویرانگر است. اثرات آن ممکن است فوری نباشد، اما به‌ تدریج، مثل زخمی پنهان، بدن و جامعه را از درون می‌خورد؛ سکوتی که در پس آب‌های آلوده نهفته است، سکوتی مرگبار است.

سایه آلودگی آب در تمامی بخش‌ها
آلودگی آب تنها به شهرنشینی و شرب انسان محدود نمی‌شود. تأثیرات آن در کشاورزی بسیار گسترده‌تر و فاجعه‌بارتر است. در بسیاری از نقاط جهان، کشاورزان برای آبیاری مزارع خود به آب‌های سطحی و زیرزمینی وابسته‌اند. وقتی این آب‌ها آلوده به فلزات سنگین، میکروارگانیسم‌های بیماری‌زا یا مواد شیمیایی خطرناک می‌شوند، محصولات کشاورزی نیز آلوده می‌شوند. این آلودگی نه‌تنها باعث افت کیفیت محصولات می‌شود، بلکه سلامت مصرف‌کنندگان را نیز در معرض تهدید جدی قرار می‌دهد. حتی در برخی موارد، خاک مزارع نیز به‌ مرور زمان خاصیت خود را از دست می‌دهد و تبدیل به زمینی غیرقابل کشت می‌شود. در نتیجه‌ این روند، نه‌تنها امنیت غذایی کشورها کاهش می‌یابد، بلکه فقر، بیکاری، مهاجرت روستائیان و بحران‌های اجتماعی افزایش می‌یابد. کشاورزی که زمانی مایه‌ حیات و نشاط جوامع بود، در چنین شرایطی به منبعی از رنج و اضطراب تبدیل می‌شود. کشاورزانی که دیگر نمی‌توانند محصول سالمی برداشت کنند، نه درآمدی دارند، نه امیدی به آینده. این بحران آرام اما پیوسته، ضربه‌ای خاموش به ستون‌های اقتصادی هر کشور وارد می‌کند.

تاثیر آلودگی آب بر تنوع زیستی
آلودگی آب‌ها نیز تأثیر مخربی بر تنوع زیستی دارد. رودخانه‌ها، دریاچه‌ها، دریاها و اقیانوس‌ها محل زندگی میلیون‌ها گونه جانوری و گیاهی‌اند. بسیاری از این موجودات در تعامل پیچیده و هماهنگ با هم زیست می‌کنند و هرگونه اختلال در آب می‌تواند کل زنجیره‌ زیستی را برهم زند. ورود مواد شیمیایی سمی، پلاستیک‌ها، روغن‌ها و فاضلاب‌ها به محیط‌های آبی، سبب مرگ بسیاری از آبزیان می‌شود. ماهی‌هایی که در آب‌های آلوده زندگی می‌کنند، خود آلوده شده و پس از صید، وارد چرخه‌ غذایی انسان‌ها می‌شوند. برخی از این آلودگی‌ها موجب ناباروری ماهی‌ها، تغییر رفتار، تغییر ژنتیکی یا مرگ‌ومیر دسته‌جمعی آن‌ها می‌شود. در برخی مناطق، صید ماهی به دلیل کاهش شدید جمعیت آبزیان دیگر صرفه اقتصادی ندارد. صیادانی که روزگاری دریا را خانه‌ خود می‌دانستند، امروز با قایق‌هایی خالی به ساحل بازمی‌گردند. حتی موجوداتی که دیده نمی‌شوند، مانند پلانکتون‌ها و جلبک‌های میکروسکوپی که پایه‌ زنجیره غذایی در دریاها هستند، تحت تأثیر آلودگی قرار گرفته‌اند. وقتی این موجودات کوچک از بین می‌روند، تمام زنجیره حیات دچار فروپاشی می‌شود.

تبعات اقتصادی و اجتماعی آب‌های آلوده
اقتصاد نیز از آلودگی آب بی‌نصیب نمی‌ماند. کشورهایی که صنایع خود را بدون رعایت اصول زیست‌محیطی توسعه داده‌اند، حالا با هزینه‌های سنگین درمان، بازسازی محیط‌زیست و کاهش بهره‌وری اقتصادی روبه‌رو شده‌اند. در مناطق ساحلی که گردشگری دریایی منبع درآمد مهمی است، آلودگی آب موجب کاهش گردشگر، کاهش سرمایه‌گذاری و رکود اقتصادی شده است. شرکت‌هایی که در زمینه تولید ماهی فعالیت دارند، به دلیل کاهش کیفیت آب، ناچار به استفاده از روش‌های پرهزینه تصفیه شده‌اند. در نتیجه قیمت موادغذایی دریایی بالا رفته و قدرت خرید مردم کاهش یافته است. حتی در شهرهای بزرگ، آلودگی منابع آب موجب افزایش هزینه‌های تصفیه شده و فشار بیشتری به بودجه عمومی وارد می‌کند. بیمارستان‌ها با موجی از بیماری‌های ناشی از آب آلوده مواجه‌اند و این امر بار مضاعفی بر دوش نظام بهداشت و درمان کشورها گذاشته است.
در کنار همه این اثرات، آلودگی آب پیامدهای اجتماعی و فرهنگی عمیقی نیز به‌ همراه دارد. در جوامعی که سنت‌های دینی، اجتماعی و فرهنگی با آب گره خورده‌اند، آلودگی آب موجب گسستن پیوند میان نسل‌ها، نابودی رسوم و کاهش هویت فرهنگی می‌شود. رودخانه‌هایی که زمانی محل تجمع مردم، مراسم آیینی و جشن‌های سنتی بودند، اکنون به محل زباله‌اندازی یا منبع بوی تعفن تبدیل شده‌اند. کودکان دیگر در کنار رودخانه بازی نمی‌کنند، زنان دیگر لباس در جوی آب نمی‌شویند، مردان دیگر ماهی نمی‌گیرند و مراسم تطهیر یا وضو در رودهای مقدس جای خود را به هشدارهای بهداشتی داده‌اند. نسل جدید که در فضای آلوده بزرگ می‌شود، نه‌تنها از طبیعت جدا می‌شود، بلکه احساس ناامنی، بی‌هویتی و افسردگی نیز در میان آنان رشد می‌یابد. جامعه‌ای که آب پاک نداشته باشد، آرامش هم ندارد. اضطراب دائمی نسبت به بیماری، بوی بد، نبود فضای سبز، افزایش حشرات و جانوران موذی، همه باعث می‌شود که کیفیت زندگی در چنین محیطی به ‌شدت کاهش یابد.

کارکرد دولت‌ها و رسانه در بحران
در این شرایط بحرانی، نقش دولت‌ها بسیار حیاتی است. هیچ اصلاحی در حوزه محیط‌زیست بدون اراده و برنامه‌ریزی جامع از سوی حاکمیت‌ها به نتیجه نخواهد رسید. اگر دولت‌ها قوانینی سختگیرانه برای جلوگیری از ورود پسماندهای صنعتی به آب‌های سطحی و زیرزمینی وضع نکنند، اگر کارخانه‌ها و پالایشگاه‌ها را موظف به استفاده از تصفیه‌خانه‌های مؤثر نکنند، اگر مجازات کافی برای آلوده‌کنندگان آب‌ها تعیین نکنند، هیچ راهی برای نجات طبیعت وجود نخواهد داشت. برخی دولت‌ها با انگیزه‌های اقتصادی و سودآوری کوتاه‌مدت، چشم خود را بر تخریب محیط‌زیست بسته‌اند و این چشم‌پوشی، نسل‌های آینده را با بحران‌های بزرگتری مواجه خواهد کرد. در مقابل، کشورهایی که حفاظت از منابع آبی را اولویت قرار داده‌اند، نه‌تنها سلامت مردم خود را حفظ کرده‌اند، بلکه توانسته‌اند الگویی پایدار برای توسعه ارائه دهند. قوانین زیست‌محیطی نباید در حد نوشته‌های بی‌جان در کتاب قانون باقی بمانند، بلکه باید اجرایی، نظارت‌پذیر و شفاف باشند.
رسانه‌ها نیز مسئولیتی عظیم بر دوش دارند. آگاهی‌بخشی عمومی از طریق رسانه‌ها می‌تواند فرهنگ استفاده صحیح از آب را ترویج دهد. گزارش‌های تحقیقی درباره وضعیت رودخانه‌ها، مستندهای تأثیرگذار درباره مرگ آبزیان، پویش‌های مردمی برای پاکسازی دریاچه‌ها و کارزارهای اطلاع‌رسانی درباره خطرات آلودگی آب، همگی ابزارهایی هستند که می‌توانند جامعه را به فکر وادارند. رسانه‌های مسئول، می‌توانند افکار عمومی را نسبت به اهمیت منابع آبی حساس کنند و از دولتمردان بخواهند پاسخگو باشند. امروز دیگر رسانه فقط تلویزیون و روزنامه نیست، بلکه شبکه‌های اجتماعی، کانال‌های یوتیوب، پادکست‌ها و صفحات اینستاگرام نیز نقش رسانه‌های نوین را بازی می‌کنند. هرکسی که یک گوشی هوشمند در دست دارد، می‌تواند سفیر محیط‌زیست باشد. هر تصویری از یک رود آلوده، هر فیلم کوتاهی از زباله‌های شناور، می‌تواند جرقه‌ای باشد در ذهن کسی که سال‌ها بی‌تفاوت بوده است.

آموزش و فناوری ناجی حیات
فناوری هم می‌تواند نجات‌بخش باشد. امروزه دستگاه‌های تصفیه آب پیشرفته‌ای ساخته شده‌اند که قادرند حتی از آلوده‌ترین آب‌ها، آب‌شرب استخراج کنند. کشورهای پیشرفته توانسته‌اند با استفاده از فناوری نانو، فیلترهایی طراحی کنند که مواد سمی، میکروب‌ها و فلزات سنگین را از آب حذف کنند. شیرین‌سازی آب دریا یکی از راه‌حل‌هایی است که اگر با انرژی پاک همراه باشد، می‌تواند بحران کمبود آب را کاهش دهد. استفاده از حسگرهای هوشمند برای رصد کیفیت آب، بهره‌گیری از پهپادها برای پایش رودخانه‌ها و تحلیل داده‌های زیستی با هوش مصنوعی، راهکارهایی هستند که آینده را امیدوارکننده‌تر می‌کنند، اما فناوری فقط زمانی مفید است که در اختیار مردم و دولت‌های مسئول قرار گیرد. اگر این ابزارها فقط در انحصار کشورهای ثروتمند باقی بماند و فقیرترین جوامع نتوانند از آن بهره‌مند شوند، عدالت محیط‌زیستی تحقق نخواهد یافت.
آموزش، قلب تغییر است. اگر کودکان از همان سال‌های ابتدایی مدرسه، اهمیت آب و خطرات آلودگی را بیاموزند و بدانند که هر قطره آب، زحمت طبیعت و هزینه‌ای گرانبها در پی دارد، اگر دانشگاه‌ها دوره‌هایی کاربردی درباره حفاظت از منابع طبیعی برگزار کنند، آنگاه نسلی پدید خواهد آمد که با آگاهی زندگی خواهد کرد. آموزش نباید محدود به کتب درسی باشد. اردوهای محیط‌زیستی، پروژه‌های میدانی، برنامه‌های درسی بین‌رشته‌ای و حتی بازی‌ها و برنامه‌های سرگرم‌کننده نیز می‌توانند در نهادینه‌کردن فرهنگ محافظت از آب مؤثر باشند. معلمان، مربیان، والدین، رسانه‌ها و هنرمندان، همگی باید در این مسیر هم‌صدا شوند. کودک امروزی که زباله را در آب نمی‌اندازد، نوجوانی خواهد شد که علیه آلاینده‌ها اعتراض می‌کند و جوانی که در آینده مدیر یک شرکت پاک خواهد بود.

مردم و NGOها چه نقشی دارند؟
در این میان، مردم نیز نقشی کلیدی دارند. هرچند بخش بزرگی از آلودگی آب‌ها ناشی از عملکرد صنایع بزرگ، شرکت‌های چندملیتی و بی‌توجهی دولت‌هاست، اما هیچ‌کس نمی‌تواند مسئولیت شخصی خود را انکار کند. هر بطری پلاستیکی که در ساحل رها می‌شود، هر زباله‌ای که به جای سطل، در جوی خیابان انداخته می‌شود، هر قطره روغنی که در سینک ظرفشویی ریخته می‌شود، در نهایت راهی آب‌های جاری می‌شود و به آلایندگی دامن می‌زند. رفتار فردی، اگرچه کوچک به نظر می‌رسد، اما در ابعاد گسترده، تأثیری سهمگین دارد. آلودگی آب‌ها فقط مسئله‌ای صنعتی نیست، بلکه بازتابی است از فرهنگ عمومی؛ فرهنگی که در آن پاکیزگی فقط درون خانه‌ها معنا دارد و بیرون، به حال خود رها می‌شود، فرهنگی بیمار است. تا زمانی که مردم نپذیرند که آب نعمت بی‌همتاست، هیچ برنامه‌ای برای نجات آن موفق نخواهد شد. تنها زمانی که وجدان فردی بیدار شود، امیدی به اصلاح اجتماعی وجود دارد.
سازمان‌های مردم‌نهاد و داوطلبان محیط‌زیستی، چراغ‌هایی کوچک اما مؤثر در تاریکی بحران آب هستند. در گوشه‌وکنار دنیا، افرادی هستند که بی‌چشمداشت و بدون وابستگی به قدرت و ثروت، جان خود را وقف نجات آب‌ها کرده‌اند. گروه‌هایی که رودخانه‌ها را پاکسازی می‌کنند، داوطلبانی که به روستاها آموزش می‌دهند، دانشمندانی که به جای منافع مالی، دغدغه طبیعت دارند و کنشگرانی که با صدای خود، فریاد خاموش رودها را به گوش جهانیان می‌رسانند. آنان را شاید رسانه‌ها کمتر نشان دهند، اما اثرگذاری‌شان عمیق است. حتی اگر نتیجه کارشان آنی دیده نشود، بذر آگاهی را در دل خاک می‌کارند. آن‌ها قهرمانان گمنامی هستند که باور دارند نجات زمین، ارزش تلاش را دارد. در جهانی که بیشتر انسان‌ها به فکر منافع شخصی‌اند؛ بودن چنین افرادی، الهام‌بخش و امیدبخش است.
در دل این بحران، اما مسئله‌ای ژرف‌تر پنهان است: عدالت محیط‌زیستی. آب آلوده، فقط مسئله‌ای بهداشتی نیست، بلکه تبعیضی پنهان را نیز آشکار می‌کند. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، فقیرترین طبقات جامعه بیشتر از همه در معرض آب‌های آلوده‌اند. در حاشیه‌نشین‌ترین مناطق، کودکانی هستند که تنها آب در دسترس‌شان، از چاه‌هایی با نیترات بالا یا رودهایی پر از زباله است. آن‌ها بیمار می‌شوند، رشدشان مختل می‌شود، مدرسه را ترک می‌کنند و در چرخه فقر گرفتار می‌مانند. در مقابل، ثروتمندان آب معدنی می‌خرند و در خانه‌های‌شان دستگاه تصفیه نصب می‌کنند. چنین شکاف عمیقی در حق دسترسی به آب پاک، مصداق بی‌عدالتی زیست‌محیطی است. عدالت، فقط درباره نان نیست؛ درباره آب هم هست. هیچ انسانی نباید از حق نوشیدن آبی پاک محروم باشد، فقط به این دلیل که در جغرافیایی فقیر به دنیا آمده است.

رابطه حیاتی انسان و آب
رابطه‌ انسان با آب، تنها فیزیکی یا زیستی نیست. آب در روان ما نیز جریان دارد. صدای باران آرامش می‌دهد. نگاه کردن به دریا، روح را نوازش می‌کند. شنیدن صدای شرشر جوی، خاطرات کودکی را زنده می‌کند. حتی در شعر و هنر، آب نماد پاکی، زایش، زندگی و عشق است. ما به‌گونه‌ای عمیق و پنهان با آب پیوند داریم؛ پیوندی که ریشه در ناخودآگاه‌مان دارد. در اسطوره‌ها، آیین‌ها و سنت‌های قدیمی، آب همیشه جایگاه ویژه‌ای داشته است. از غسل در آیین‌های مذهبی تا پاشیدن آب در مراسم عروسی، از قربانی برای باران تا آرزوی انداختن در چشمه، آب همیشه واسطه‌ای میان انسان و رازهای هستی بوده است. آلوده‌کردن آب، فقط آلودن طبیعت نیست؛ شکستن این پیوند معنوی است. انسانی که آب را آلوده می‌کند، بخشی از روح خود را نیز از بین می‌برد.
آب، حافظ حافظه‌ زمین است. هر قطره آن، داستانی در دل خود دارد؛ از زمانی که ابر شد، بارید، در دل خاک فرو رفت، از چشمه‌ای جوشید، در رودی جاری شد و به دریا رسید. هر قطره، سفری پرماجرا داشته و امروز، در لیوانی پیش روی ماست. چگونه می‌توان به چنین چیزی بی‌احترامی کرد؟ چگونه می‌توان اجازه داد که آن، با زهر صنعتی، با پسماند انسانی، یا با بی‌تفاوتی‌ ما آلوده شود؟ اگر زمین را چون موجودی زنده در نظر بگیریم، آب، خون اوست و ما، با آلوده کردنش، انگار قلب زمین را زخمی کرده‌ایم.
آلودگی آب نه‌تنها موجودات زنده را تهدید می‌کند، بلکه زندگی اقتصادی جوامع را نیز به‌طور مستقیم تحت ‌تأثیر قرار می‌دهد. کشاورزانی که به منابع آبی برای آبیاری مزارع خود وابسته‌اند، ناگهان با بحران خشکی یا آلودگی شدید رودخانه‌ها و چاه‌ها مواجه می‌شوند. زمین‌های زراعی در اثر استفاده از آب‌های آلوده، نه‌تنها محصول مطلوبی نمی‌دهند، بلکه اغلب به محل تجمع فلزات سنگین و مواد سمی تبدیل می‌شوند. این امر مستقیماً امنیت غذایی جامعه را تهدید می‌کند. کاهش کیفیت محصولات کشاورزی، افزایش هزینه‌های درمانی ناشی از بیماری‌های مرتبط با آلودگی و بیکاری ناشی از نابودی منابع شیلاتی، همگی مانند دومینو بر زندگی مردم سایه می‌اندازند.
شهرها و روستاهایی که در کنار دریاها یا رودخانه‌ها قرار دارند، زمانی با غرور از موقعیت جغرافیایی خود بهره می‌بردند، اما امروز در مقابل سونامی آلودگی تسلیم شده‌اند. کارخانه‌هایی که برای تولید، مقادیر زیادی آب مصرف می‌کنند، در عین حال با پسماندهای خطرناک، همان آب را به مرگ تدریجی می‌کشانند. رودخانه‌ای که روزگاری منبع زندگی و رونق بوده، حالا به فاضلابی متحرک تبدیل شده است. شهروندان دیگر در کنارش قدم نمی‌زنند، کودکان دیگر در آن بازی نمی‌کنند و ماهیگیران دیگر تور خود را در آن نمی‌افکنند. حس تعلق به محیط‌زیست رنگ می‌بازد و اعتماد اجتماعی از بین می‌رود.

تبعات آلودگی آب‌ها در سطح جهان
در سطح جهانی، کشورهای مختلف درگیر بحران‌هایی شده‌اند که ریشه در سوءمدیریت منابع آبی و آلودگی گسترده آن دارد. برخی کشورها به‌ دلیل کاهش ذخایر آبی خود و آلودگی شدید رودخانه‌ها، به واردات آب یا خرید آب از کشورهای همسایه رو آورده‌اند. این موضوع به تنش‌های ژئوپلیتیکی منجر شده است. آب اکنون نه‌تنها منبع زندگی، بلکه عامل درگیری شده است. مرزهای آبی موضوع اختلاف میان کشورها شده‌اند و آلودگی آب به ابزاری برای تحت ‌فشار قراردادن دیگران تبدیل شده است.
در برخی کشورها، گروه‌های صنعتی بزرگ با لابی‌گری‌های گسترده توانسته‌اند مانع از تصویب یا اجرای قوانین سختگیرانه زیست‌محیطی شوند. در نتیجه، باوجود آگاهی نسبت به خطرات آلودگی آب، همچنان پسماندها به دریا ریخته می‌شود، زمین‌ها با کودهای شیمیایی بی‌رویه آلوده شده و فاضلاب‌های بیمارستانی بدون تصفیه رها می‌شوند. وجدان انسانی قربانی سودآوری کوتاه‌مدت شده است. هیچ‌کس نمی‌پرسد فردا قرار است چه آبی بنوشیم، چه غذایی بخوریم یا با چه طبیعتی روبه‌رو شویم.
آلودگی آب، آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه را بیشتر درگیر می‌کند. کسانی که توان خرید آب تصفیه‌شده را ندارند، یا در حاشیه شهرها و مناطق محروم زندگی می‌کنند، نخستین قربانیان این فاجعه‌اند. زنان و کودکان در بسیاری از مناطق، ناچارند روزانه ساعت‌ها پیاده‌روی می‌کنند تا به آب سالم دست یابند. در برخی مناطق، همین آب محدود هم آلوده است و باعث شیوع بیماری‌هایی مانند اسهال خونی، وبا و حصبه می‌شود. آلودگی آب نه‌فقط یک مشکل زیست‌محیطی، بلکه یک بحران انسانی است. عدالت اجتماعی در گرو عدالت آبی است و بی‌عدالتی در دسترسی به آب سالم، بی‌عدالتی در سلامت، آموزش و توسعه انسانی را نیز به دنبال دارد.
آلودگی آب، اگرچه ممکن است در نگاه نخست تنها لکه‌ای نفتی یا تیره در سطح دریا یا رودخانه به نظر برسد، اما در واقع آغاز یک زنجیره ویرانگر است که آرام و خزنده به درون جان محیط‌زیست نفوذ می‌کند. قطره‌ای فاضلاب صنعتی که به رودخانه وارد می‌شود، ممکن است در همان لحظه زندگی ده‌ها جاندار میکروسکوپی را بر باد دهد. این جانداران به نوبه‌ خود، بخش جدایی‌ناپذیر زنجیره‌ غذایی هستند. از پلانکتون‌ها و جلبک‌ها گرفته تا ماهی‌ها و پرندگان دریایی، همه به هم وابسته‌اند و کوچک‌ترین خللی در این حلقه‌ها می‌تواند پیامدی بزرگ و جبران‌ناپذیر به همراه داشته باشد. دریاچه‌ها، رودخانه‌ها، نهرها و تالاب‌ها، زمانی مظهر زندگی و پویایی طبیعت بودند. آن‌ها نه‌تنها منابع حیاتی برای آب آشامیدنی انسان به شمار می‌رفتند، بلکه جایگاه گونه‌های بی‌شمار جانوری و گیاهی بودند که طی میلیون‌ها سال تکامل در این بسترها زیسته و رشد کرده بودند. اما امروز، این منابع زیبا و غنی، به آرامی رو به نابودی می‌روند. گاه فاضلاب خانگی و گاه پساب‌های شیمیایی کارخانجات، این منابع را به زباله‌دانی‌های سیالی تبدیل کرده‌اند که زندگی در آن‌ها روزبه‌روز دشوارتر می‌شود.

عوامل مخرب منابع آبی
یکی از عوامل مهم در تخریب منابع آبی، عدم‌توجه کافی به تصفیه فاضلاب‌ها و پساب‌های صنعتی است. کشورهایی که به سرعت در حال صنعتی‌شدن هستند، اغلب با چالش‌های زیست‌محیطی گسترده‌تری نیز مواجه می‌شوند. کارخانه‌هایی که برای سود بیشتر از هزینه‌های زیست‌محیطی صرف‌نظر می‌کنند، اغلب بدون هیچ‌گونه فیلتری، مواد شیمیایی خطرناک را مستقیماً به رودخانه‌ها و دریاها وارد می‌نمایند. این‌گونه مواد ممکن است شامل فلزات سنگین، مواد نفتی، مواد شوینده صنعتی، حلال‌ها و هزاران ترکیب خطرناک دیگر باشند که نه‌تنها برای موجودات آبزی، بلکه برای سلامت انسان نیز بسیار مضرند. تجمع این مواد در بدن ماهیان و سایر جانداران، در نهایت از طریق زنجیره غذایی به انسان منتقل می‌شود و بیماری‌هایی همچون سرطان، اختلالات عصبی، نازایی و نقص‌های مادرزادی را به‌وجود می‌آورد.
همزمان با آلودگی شیمیایی، آلودگی میکروبی نیز یکی از چالش‌های جدی و تهدیدکننده است. در مناطقی که سیستم‌های فاضلاب به شکل سنتی یا ناکارآمد فعالیت می‌کنند یا اصلاً وجود ندارند، دفع مستقیم فضولات انسانی به منابع آب، موجب رشد انفجاری باکتری‌ها، ویروس‌ها و سایر عوامل بیماری‌زا می‌شود. آلودگی میکروبی آب، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه، عامل اصلی بسیاری از بیماری‌های واگیردار مانند وبا، حصبه، هپاتیت A و اسهال‌های حاد است. هرساله هزاران کودک به ‌دلیل نوشیدن آب آلوده جان خود را از دست می‌دهند. در چنین شرایطی، مسئله فقط بهداشت فردی نیست، بلکه یک بحران عمومی سلامت به‌شمار می‌رود که نه‌تنها قربانیان مستقیم، بلکه کل جامعه را درگیر می‌سازد.
یکی دیگر از اشکال آلودگی آب که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، آلودگی ناشی از کشاورزی است. استفاده گسترده از کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات، موجب نفوذ این مواد به منابع زیرزمینی و روان‌آب‌ها می‌شود. نیترات‌ها و فسفات‌ها که به مقدار زیاد در این مواد یافت می‌شوند، باعث پدیده‌ای به نام «یوتروفیکاسیون» یا غنی‌سازی تغذیه‌ای در منابع آبی می‌شوند. این پدیده، رشد بی‌رویه جلبک‌ها و گیاهان آبزی را به همراه دارد که با کاهش اکسیژن محلول در آب، مرگ‌ومیر گسترده‌ای را در بین ماهی‌ها و دیگر موجودات به‌ دنبال دارد. در برخی دریاچه‌ها و تالاب‌ها، این پدیده به حدی شدت یافته که آب عملاً به مرداب بدبویی بدل شده که حیات در آن ناممکن است.
سایه آلودگی آب‌های جهان بر حیات زمین
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه