پیام حذف عملیاتی دلار در معاملات برخی کشورها چیست؟
​​​​​​​گروه اقتصاد- سال‌هاست که دلار آمریکایی مانند یک گنده‌لات و گردن‌کلفت که حرف‌شنوی ندارد، در کوچه و بازار اقتصاد دنیا می‌چرخد و تاکنون هم کسی پیدا نشده به او بگوید بالای چشمت ابروست! اما از آنجا که روزگار چرخان هرگز همیشه به کسی وفا نکرده و در طول تاریخ چرخان خود، ابرقدرت‌هایی مانند امپراتوری ایران، رم را به زیر کشیده است، حال نرم‌نرمک و به رسم دیرینه خود دارد به سمت خردکردن و از هم پاشاندن امپراتوری آمریکا می‌رود. در قدم اول، دلار را هدف قرار داده است و با اولین معامله بزرگ بدون دلار بین هند و روسیه با یوآن چین، یک‌باره به لرزه افتاد.
به گزارش اقتصادسرآمد، می‌دانیم که قدرت آمریکا، محصول دو جنگ جهانی اول و دوم است. جنگ‌هایی که موجب شد اغلب کشورهای بزرگ دنیا تخریب شوند و اقتصاد آمریکا آن‌ها را پشتیبانی کرد. این پشتیبانی در آن زمان البته به معنای سرازیرشدن انبوهی از پول و ثروت به کشور تازه‌به‌دوران‌رسیده آمریکا شد و اقتصاد او را یک سروگردن از اقتصاد دنیا بالا برد. دلار آمریکا، نماد اقتصاد آمریکایی است که همه ارزها را منکوب و مقهور کرد و یک‌تنه ابزار اصلی تجارت جهانی شد. 
علاوه‌بر این، وخامت جنگ در کشورهای متعدد در دوجنگ جهانی، باعث مهاجرت روزافزون نخبه‌ها از سراسر دنیا به آمریکای امن شد؛ آمریکایی که به دلیل مسافت جغرافیایی از جنگ دور بود و در امنیت قرار داشت. این نخبه‌ها سرمایه‌های اجتماعی و ثروت بی‌نظیر علمی و دانشی برای آمریکا فراهم کرد و در سایه امنیت و ثروت، نوآوری و اختراع و ساخت کارخانجات مختلف و دستیابی به تکنولوژی‌های نوین را فراهم کرد. 
این دو قدرت اقتصادی و سرمایه بزرگ اجتماعی، آمریکا را به سرعت به کشور اثرگذار تبدیل کرده و این در حالی است که امپراتوری‌های بزرگ دوران پیش از آن مانند پرتغال، اسپانیا، فرانسه و انگلیس و... رنگ می‌باختند، این مرتبه آمریکا به عنوان یکی دیگر از ابرقدرت‌های جهان رشد کرد و جایگاهی برای خودش پیدا کرد. 

نمایی از وضعیت امروز جهان
امروز، جنگ جهانی فیزیکی دیگر نیست؛ اما جنگ جهانی در عرصه‌های دیگر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با شدت هرچه تمام وجود دارد. اینجا دیگر آمریکا از این جنگ همه‌جانبه مصون نیست. علاوه بر زمزمه‌های جدایی برخی ایالت‌های آمریکا از بدنه 50کشوری‌اش، مناقشات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در آمریکا رو به اوج گذاشته است. سوءمدیریت در ارکان دولتی و فساد دولتی به خوبی خود را نشان داده است. اخیرا، برای چندمین بار، دولت آمریکا تعطیل شده و این شکست بنیادین بزرگ دیگری برای این کشور است. 
همراه با این واقعه، کشورهای دیگری رو به رشد گذاشته‌اند. چین نمونه بارزی است که نشان می‌دهد که اقتدار و قدرت آمریکایی در اقتصاد رو به افول گذاشته است. در همین حال، گرایش کشورهای همسو مانند ایران، روسیه و چین، نشان می‌دهد که چینش قدرت بلامنازع در جهان رو به دگرگونی است و قطب جدید قدرت در حال ظهور است. 
باید برگردیم و نگرش هانتینگتن در جنگ تمدن‌ها را بازخوانی کنیم. زمانی که گفت: سه قدرت بزرگ در برابر هم صف‌آرایی کرده‌اند. قدرت غرب، قدرت چین و قدرت ایران. سه‌تمدن و فرهنگ بزرگ و اثرگذار در برابر هم صف‌آرایی کرده‌اند و این به معنای شکست و حذف حداقل یکی از این قدرت‌ها خواهد بود. 
شواهد نشان می‌دهد که در این نبرد، قدرت تمدنی ایران چیره شده است و با توجه به گرایش جهانی به فرهنگ و اقتدار نظامی ایران و به خصوص عدالت خواهی ایران، تمدن ایرانی رو به اوج نهاده است. همچنین، قدرت اقتصادی چین از یک سو و انبوه جمعیت این کشور، حکایت از اوج قدرت چین دارد و نیز هم سویی دو کشور ایران و چین در مقابله با امریکا، به این قدرت انرژی مضاعفی می‌بخشد. در مقابل، کشور امریکا و فرهنگ امریکایی از دوران اوج و شکوه خود دور شده است و اقتصاد آن دچار تزلزل. به همین دلایل است که باید در آینده نزدیک شاهد تغییرات بزرگ در جهان معاصر باشیم.

حذف عملی و عملیاتی دلار
تبادل تجاری بزرگ بین هند و روسیه با استفاده از یوآن چین، به معنای حذف عملی و عملیاتی دلار از تجارت جهانی است و این تازه شروع آن است. با این اقدام، چشم دلار کور شد و یک باره شوک بزرگی به آن وارد آمد. در کنار این اتفاق بزرگ، مجموعه بریکس با جدیت دلارزدایی را سیاست راهبردی خود قرار داده است و می‌رود تا در چند سال آینده، دلار کور و کر و کاملا فلج شود و این یک معنا دارد: پایان استکبار اقتصادی آمریکا. 

سرنوشت اقتصادهای نوظهور
کشورهایی که با تمام وجود خود را به دلار بسته بودند، اکنون دیگر احساس امنیت نمی‌کنند. همین کافی است که آن‌ها برای بقای خود به روش‌های نوین توجه کنند. این توجه به معنای روی‌گردانی آرام از دلار است. باید دانست اگر دلار نباشد، آمریکایی هم وجود نخواهد داشت. حربه دلار که کند شود یا بشکند، امریکا از اوج به حضیض خواهد افتاد. 
کشورهای مقابل آمریکا، مانند ایران، چین و روسیه و بسیاری کشورهای دیگر که چندی است مسیر خود را از آمریکا جدا کرده‌اند، در چارچوب بریکس به یک واحد ارزی مشترک خواهند رسید و سپس جنگ جهانی ارزی رخ خواهد داد. اینجاست که آمریکا تنها خواهد ماند. زیرا اروپا پیشتر با یورو مسیر خود را عوض کرده است و نمی‌تواند از دلار پشتیبانی کند و اگر هم بتواند نخواهد خواست. سه قطب دلار و یورو و بریکس، یک پیکار اقتصادی بزرگ راه خواهند انداخت که اکنون جلوه‌های آن را مشاهده می‌کنیم. 
با تحریم کشورهای متعددی مانند کوبا، ایران و روسیه، دیگر امنیتی برای دلار باقی نمانده است. همه کشورها این را به خوبی می‌دانند و بنابراین، جنگ ارزها که چندی است شروع شده، در آینده نزدیک- کمتر از 5سال- به اوج خود خواهد رسید و سرنوشت قدرت‌های اقتصادی و سپس قدرت‌های نظامی جدید را تعیین خواهد کرد. 

تحریم نعمت می‌شود
در چنین رویکردی است که تحریم‌های چندین ساله، برای کشوری مانند ایران و روسیه به ثمر می‌نشیند؛ زیرا طی این همه سال- به خصوص برای ایران- آمادگی حذف دلار برای این کشورها فراهم شده و با آسیب خیلی کمتری می‌توانند گذار از دلار به ارزهای نوین را تجربه کنند. این نگرش‌ها و تحلیل‌ها را باید نگاشت تا زمان بگذرد و راست و دروغ آن را معلوم کند. این است که ما بر این باوریم که چند سال آینده، در سرنوشت جهانی اثرگذار خواهد بود. اثری ژرف و شگرف برتر از همیشه تاریخ. جایی که قدرت‌های نوظهور، امپراتوری آمریکایی را حذف خواهند کرد و نظم نوینی در جهان رقم خواهند زد. معامله ارزی دوکشور هند و روسیه با یوآن، شروع یک ماجرای بزرگ در سطح جهانی است.