ارز ترجیحی رشد قیمتها را مهار نکرد
یک اقتصاددان با بیان اینکه دولت میخواست تامین کالای اساسی مورد نیاز مردم و به ویژه اقشار ضعیف جامعه را با قیمت ارزان در اختیار آنها قرار دهد، گفت: اما تخصیص این ارز به آن هدفی که دولت داشت، اصابت نکرد.
به گزارش اقتصادسرآمداز فارس، یکی از دلایلی که دولتمردان در دولت دوازدهم برای تخصیص ارز 4200 تومانی مطرح میکردند، مساله کنترل قیمت کالاهای اساسی بوده است. کنترل قیمت کالاهای اساسی به منظور حمایت از اقشار کم درآمد صورت گرفته و دولت و کارشناسان باید به این موضوع پاسخ دهند که آیا تخصیص ارز 4200 تومانی توانسته است به هدف خود برسد یا خیر؟
شهبازی، پژوهشگر اقتصاد ایران درخصوص علل حذف ارز 4200 تومانی میگوید: دولت میخواست تامین کالای اساسی مورد نیاز مردم و به ویژه اقشار ضعیف جامعه را با قیمت ارزان در اختیار آنها قرار دهد. در این زمینه باید گفت اولا تخصیص این ارز به آن هدف که دولت داشت، اصابت نکرده یعنی کنترل قیمت رخ نداده است. مثالهای متعددی هم میتوان برای این موضوع زد. مثلا حدود ۲۴۰ تا۲۵۰ درصد به طور متوسط افزایش قیمت کالاهای اساسی از فروردین ۹۷ تا شهریور ۱۴۰۰ داشتهایم. در حالی که شاخص قیمت در این مدت کمتر از ۲۰۰ درصد رشد داشته است. در ادامه بخش نخست گفتوگوی فارس با موسی شهبازی را میخوانید:
شهبازی: ما در مورد ارز ۴۲۰۰ یک بحث سیاست ارزی داریم، یک بحث نیز در مورد تخصیص ارز با یک نرخ ثابت مانند ۴۲۰۰ تومانی یا هر نرخی دیگری داریم. در بحث سیاست ارزی نکته اینجا است که ما اساسا نوع مواجهه مان با بحث ارزی در اقتصاد ایران درست نبوده است. این ایراد هم به لحاظ ساختاری و هم به لحاظ کارکردی بوده است. کلا در دهههای گذشته بحث نرخ ارز را خیلی سیاسی دیده ایم. در طول سالیان گذشته، دولت های مختلف یک درآمد نفتی داشته اند. هر وقت اوضاع بر وفق مراد بوده و نفت میفروختیم ارز در بازار میریختیم و نرخ ارز را کنترل میکردیم.
هر چه بیشتر کنترل می کردیم، برای دولت ها اوضاع بهتر بوده است. چون دولتها همیشه به دنبال این بوده اند که نرخ ارز را پایین نگه دارند. به عبارت دیگر، میخواستند بگویند من ارز را با چه نرخی تحویل گرفتهام و با چه نرخی به دولت بعد تحویل میدهم. حالا این تبعاتش هر چه میخواهد باشد. ذخایر ارزی کشور به هدر برود، مهم نیست. یا اقتصاد چند سال با تورم روبرو شود و قدرت پول داخلی افت پیدا کند، برای دولت ها مهم نبوده است.
برای اینکه در سایر موارد کشور به مشکل نخورد، اقتضایش این بوده که نرخ ارز افزایش پیدا کند و تعدیلی صورت بگیرد، آن هم اساسا مورد توجه هیچ دولتی نبوده است. در این مدت مداخله سیاست گذاران وضعیت مناسبی هم با نرخ ارز نداشته اند.
میتوان گفت بانک مرکزی ما اصلا سیاست ارزی نداشته است. دولت درآمد نفتی داشته و این درآمد نفتی را هر طور دلش خواسته خرج کرده و در بودجه هم یک نرخ میآورده و همان نرخ را به بانک مرکزی دیکته میکرده و بانک مرکزی هم تابع سیاست های دولت در این زمینه بوده است. پس در فضایی باید ارز ۴۲۰۰ تومانی را نگاه کنیم که سیاست گذاری ارزی و نظام ارزی ما دارای ایراد و اشکال متعدد است. باید با این مقدمه وارد بحث ارز ۴۲۰۰ تومانی شویم.
: سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی هم با همین نگاه بوده است که انگار دولت چون خود را عرضه کننده مسلط ارز در بازار می داند، پس معتقد است که نرخ را او تعیین میکند. اصلا فلسفه اعلام این نرخ چه بوده است؟ این بوده که دولت فکر میکرده فعال مایشاء در حوزه ارز است و میتواند هر نرخی اعلام کند، در همان محدوده نرخ ارز را نگه دارد.
دولت مانند بچه پولداری که سالیان سال که پدرش پول میداده، ولی الان زمزمه های قطع کردن این شیوه پول دادن، آمده؛ ولی این سبک زندگی اش همان روشی است که پدر بی حساب و کتاب میداده و در همان سبک سیر میکند. باورش نمیشود که درآمدهای نفتی الان با وضعیت تحریمی فرق کرده است.
اگر تحریم هم نباشد تولید کننده های نفت و رقبا جوری آمده اند که ایران عملا کنار زده شده است. در این فضا دولت وارد میشود و نرخی اعلام میکند، با این تصور که من دولت بازارساز هستم و من نرخ گذار هستم و من میگویم نرخ ارز چند باشد؛ نرخی را اعلام کرد و هدفش از اعلام این نرخ نیز این بود که قیمت کالاهای اساسی مردم برای ما خیلی مهم است و اجازه نمیدهیم قیمت کالاهای اساسی بالا برود و ارز را در همین نرخ نگه میداریم و هرکس هرچقدر میخواهد از ما ارز بگیرد. ابتدای سال 97 ثبت سفارشات و واردات را ببینید.
در تاریخ اقتصادی ایران آنقدر جهش ثبت سفارش نداشتیم. چون همه میدانستند که نرخ ارز افزایش پیدا میکند و دولت بلوف میزند و چنین چیزی شدنی نیست؛ پس دولت به راحتی برای هر چیزی که برای کشور وارد میشد ارز ۴۲۰۰ تومانی داد. با این هدف دولت آمد و گفت میخواهم ارزی با نرخی که خودم میخواهم بدهم با هدف تضمین عدم افزایش قیمت کالای اساسی. الان که به موضوع نگاه میکنیم تبعات ارز ۴۲۰۰ را میبینیم.
شهبازی: الان باید فهرست وار بگوییم، این ارز ۴۲۰۰ چه بلایی سر ما آورده و تبعات و آثارش چه بوده است. نکته اول بحث فساد است. یعنی فساد این شیوه تخصیص ارز منشا رانت در کشور بوده است. رانت عظیمی را به میان واردکنندگان توزیع کردیم و این زنجیره واردات کالا تا مصرف هم اساسا قابل نظارت نیست. یعنی نه هزینه این نظارت را میتوانیم بدهیم و نه توان نظارتی داریم و نه عقلانی است که رانتی را توزیع کنید و کل سیستم حاکمیت را به خط کنید که بروید فساد را کنترل کنید. پس مشکل در عدم نظارت نیست، در توزیع رانت است.
میگوییم شما در خانه را باز گذاشته اید و هر شی ده دزد میآید. میگویید در خانه باید باز باشد. فقط باید سیستم طوری باشد که دزدها را بگیرید. در حالی که شما باید در را ببندید که دزد نیاید. پس این روش برخورد که مسئله ما این است که حاکمیت عرضه ندارد که نظارت کند، منطقا قابل دفاع نیست. چون رانت را توزیع میکنید.
به لحاظ اقتصادی هم بالا بروید پایین بیایید بالاخره این رانت انقدر بزرگ است و یا حداقل در طول این چند سال آنقدر بزرگ شده که هر سیستم نظارتی بگذارید از داخل آن فاسد و رانت خوار در میآید. حالا شما پرونده های قاچاق معکوس را بگیرید یا پرونده کسانی که ارز ۴۲۰۰ تومانی گرفته اند و کالا وارد نکرده اند.
موارد متعدد و رقم های درشتی که خود دولت به آنها ارز داده و حالا باید بدویم و آنها را پس بگیریم. کسانی که ارز ۴۲۰۰ گرفتند برای کالایی و آن جزو کالاهای اولویت دار بود. ولی کالای دیگری وارد کردند. چون سیستم گمرک ما آنقدر پیشرفته و دارای نظارت صد درصدی نیست. کدهای تعرفه ای ما هم مشکل دارد. یک کالا میتواند به راحتی جای کالای دیگر جا بزنند. فرض کنید ما واردات شکر داریم. یکی نمک بار بزند. این را به راحتی میتواند جای شکر قالب کند. هم به لحاظ مشابهت کد و هم به لحاظ شکل کالا. پس به لحاظ فسادش روزها میشود صحبت کرد.
به گزارش اقتصادسرآمداز فارس، یکی از دلایلی که دولتمردان در دولت دوازدهم برای تخصیص ارز 4200 تومانی مطرح میکردند، مساله کنترل قیمت کالاهای اساسی بوده است. کنترل قیمت کالاهای اساسی به منظور حمایت از اقشار کم درآمد صورت گرفته و دولت و کارشناسان باید به این موضوع پاسخ دهند که آیا تخصیص ارز 4200 تومانی توانسته است به هدف خود برسد یا خیر؟
شهبازی، پژوهشگر اقتصاد ایران درخصوص علل حذف ارز 4200 تومانی میگوید: دولت میخواست تامین کالای اساسی مورد نیاز مردم و به ویژه اقشار ضعیف جامعه را با قیمت ارزان در اختیار آنها قرار دهد. در این زمینه باید گفت اولا تخصیص این ارز به آن هدف که دولت داشت، اصابت نکرده یعنی کنترل قیمت رخ نداده است. مثالهای متعددی هم میتوان برای این موضوع زد. مثلا حدود ۲۴۰ تا۲۵۰ درصد به طور متوسط افزایش قیمت کالاهای اساسی از فروردین ۹۷ تا شهریور ۱۴۰۰ داشتهایم. در حالی که شاخص قیمت در این مدت کمتر از ۲۰۰ درصد رشد داشته است. در ادامه بخش نخست گفتوگوی فارس با موسی شهبازی را میخوانید:
شهبازی: ما در مورد ارز ۴۲۰۰ یک بحث سیاست ارزی داریم، یک بحث نیز در مورد تخصیص ارز با یک نرخ ثابت مانند ۴۲۰۰ تومانی یا هر نرخی دیگری داریم. در بحث سیاست ارزی نکته اینجا است که ما اساسا نوع مواجهه مان با بحث ارزی در اقتصاد ایران درست نبوده است. این ایراد هم به لحاظ ساختاری و هم به لحاظ کارکردی بوده است. کلا در دهههای گذشته بحث نرخ ارز را خیلی سیاسی دیده ایم. در طول سالیان گذشته، دولت های مختلف یک درآمد نفتی داشته اند. هر وقت اوضاع بر وفق مراد بوده و نفت میفروختیم ارز در بازار میریختیم و نرخ ارز را کنترل میکردیم.
هر چه بیشتر کنترل می کردیم، برای دولت ها اوضاع بهتر بوده است. چون دولتها همیشه به دنبال این بوده اند که نرخ ارز را پایین نگه دارند. به عبارت دیگر، میخواستند بگویند من ارز را با چه نرخی تحویل گرفتهام و با چه نرخی به دولت بعد تحویل میدهم. حالا این تبعاتش هر چه میخواهد باشد. ذخایر ارزی کشور به هدر برود، مهم نیست. یا اقتصاد چند سال با تورم روبرو شود و قدرت پول داخلی افت پیدا کند، برای دولت ها مهم نبوده است.
برای اینکه در سایر موارد کشور به مشکل نخورد، اقتضایش این بوده که نرخ ارز افزایش پیدا کند و تعدیلی صورت بگیرد، آن هم اساسا مورد توجه هیچ دولتی نبوده است. در این مدت مداخله سیاست گذاران وضعیت مناسبی هم با نرخ ارز نداشته اند.
میتوان گفت بانک مرکزی ما اصلا سیاست ارزی نداشته است. دولت درآمد نفتی داشته و این درآمد نفتی را هر طور دلش خواسته خرج کرده و در بودجه هم یک نرخ میآورده و همان نرخ را به بانک مرکزی دیکته میکرده و بانک مرکزی هم تابع سیاست های دولت در این زمینه بوده است. پس در فضایی باید ارز ۴۲۰۰ تومانی را نگاه کنیم که سیاست گذاری ارزی و نظام ارزی ما دارای ایراد و اشکال متعدد است. باید با این مقدمه وارد بحث ارز ۴۲۰۰ تومانی شویم.
: سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی هم با همین نگاه بوده است که انگار دولت چون خود را عرضه کننده مسلط ارز در بازار می داند، پس معتقد است که نرخ را او تعیین میکند. اصلا فلسفه اعلام این نرخ چه بوده است؟ این بوده که دولت فکر میکرده فعال مایشاء در حوزه ارز است و میتواند هر نرخی اعلام کند، در همان محدوده نرخ ارز را نگه دارد.
دولت مانند بچه پولداری که سالیان سال که پدرش پول میداده، ولی الان زمزمه های قطع کردن این شیوه پول دادن، آمده؛ ولی این سبک زندگی اش همان روشی است که پدر بی حساب و کتاب میداده و در همان سبک سیر میکند. باورش نمیشود که درآمدهای نفتی الان با وضعیت تحریمی فرق کرده است.
اگر تحریم هم نباشد تولید کننده های نفت و رقبا جوری آمده اند که ایران عملا کنار زده شده است. در این فضا دولت وارد میشود و نرخی اعلام میکند، با این تصور که من دولت بازارساز هستم و من نرخ گذار هستم و من میگویم نرخ ارز چند باشد؛ نرخی را اعلام کرد و هدفش از اعلام این نرخ نیز این بود که قیمت کالاهای اساسی مردم برای ما خیلی مهم است و اجازه نمیدهیم قیمت کالاهای اساسی بالا برود و ارز را در همین نرخ نگه میداریم و هرکس هرچقدر میخواهد از ما ارز بگیرد. ابتدای سال 97 ثبت سفارشات و واردات را ببینید.
در تاریخ اقتصادی ایران آنقدر جهش ثبت سفارش نداشتیم. چون همه میدانستند که نرخ ارز افزایش پیدا میکند و دولت بلوف میزند و چنین چیزی شدنی نیست؛ پس دولت به راحتی برای هر چیزی که برای کشور وارد میشد ارز ۴۲۰۰ تومانی داد. با این هدف دولت آمد و گفت میخواهم ارزی با نرخی که خودم میخواهم بدهم با هدف تضمین عدم افزایش قیمت کالای اساسی. الان که به موضوع نگاه میکنیم تبعات ارز ۴۲۰۰ را میبینیم.
شهبازی: الان باید فهرست وار بگوییم، این ارز ۴۲۰۰ چه بلایی سر ما آورده و تبعات و آثارش چه بوده است. نکته اول بحث فساد است. یعنی فساد این شیوه تخصیص ارز منشا رانت در کشور بوده است. رانت عظیمی را به میان واردکنندگان توزیع کردیم و این زنجیره واردات کالا تا مصرف هم اساسا قابل نظارت نیست. یعنی نه هزینه این نظارت را میتوانیم بدهیم و نه توان نظارتی داریم و نه عقلانی است که رانتی را توزیع کنید و کل سیستم حاکمیت را به خط کنید که بروید فساد را کنترل کنید. پس مشکل در عدم نظارت نیست، در توزیع رانت است.
میگوییم شما در خانه را باز گذاشته اید و هر شی ده دزد میآید. میگویید در خانه باید باز باشد. فقط باید سیستم طوری باشد که دزدها را بگیرید. در حالی که شما باید در را ببندید که دزد نیاید. پس این روش برخورد که مسئله ما این است که حاکمیت عرضه ندارد که نظارت کند، منطقا قابل دفاع نیست. چون رانت را توزیع میکنید.
به لحاظ اقتصادی هم بالا بروید پایین بیایید بالاخره این رانت انقدر بزرگ است و یا حداقل در طول این چند سال آنقدر بزرگ شده که هر سیستم نظارتی بگذارید از داخل آن فاسد و رانت خوار در میآید. حالا شما پرونده های قاچاق معکوس را بگیرید یا پرونده کسانی که ارز ۴۲۰۰ تومانی گرفته اند و کالا وارد نکرده اند.
موارد متعدد و رقم های درشتی که خود دولت به آنها ارز داده و حالا باید بدویم و آنها را پس بگیریم. کسانی که ارز ۴۲۰۰ گرفتند برای کالایی و آن جزو کالاهای اولویت دار بود. ولی کالای دیگری وارد کردند. چون سیستم گمرک ما آنقدر پیشرفته و دارای نظارت صد درصدی نیست. کدهای تعرفه ای ما هم مشکل دارد. یک کالا میتواند به راحتی جای کالای دیگر جا بزنند. فرض کنید ما واردات شکر داریم. یکی نمک بار بزند. این را به راحتی میتواند جای شکر قالب کند. هم به لحاظ مشابهت کد و هم به لحاظ شکل کالا. پس به لحاظ فسادش روزها میشود صحبت کرد.
ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
-
ارز ترجیحی رشد قیمتها را مهار نکرد
-
پیشنهاد وزارت اقتصاد برای جبران کسری بودجه، فروش اموال مازاد دولت است
-
سوداگری، منطق حاکم بر بازار در سال مانع زداییها
-
بسیاری ازکیف های پول امن نیستند ممکن است سرمایه ها از دست بروند
-
گرانی ناشی از کسری بودجه است نه حذف ارز ترجیحی
-
اصلاح ساختار بودجه انتخاب نیست تنها راه نجات است
-
تمدید سه ماهه مهلت اعتراض به اوراق مالیاتی
-
با رأی دیوان عالی کشور : کارکنان بانکهای خصوصی مشمول ماده ۵۹۸ قانون مجازات شدند
-
درخشش سه شرکت گروه مالی گردشگری
-
مشارکت ویژه بانک ملی در طرحهای سرمایه گذاری با اولویت رونق تولید
اخبار روز
-
توزیع ۳۵ هزار بسته معیشتی در مناطق سیل زده استان سیستان و بلوچستان
-
تغییر نگاه به سرمایهگذاریها موجب شده تا بسیاری از دعواهای حقوقی با مذاکرات حل شود
-
بهسازی فضاهای بی دفاع شهری جهت کاهش آسیب های اجتماعی
-
تجهیز بیش از ۱۰۰۰ هکتار از زمینهای کشاورزی اردبیل به سیستم آبیاری تحت فشار
-
بهینهسازی طرح روسازی دال خط کوهاندار برای رفع معضل راهآهنهای کویری
-
استفاده از ظرفیت های مردمی در پروژه های اشتغال زایی با همت بنیاد برکت در سال جهش تولید با مشارکت مردم
-
اتمام خط کشی محوری جنوب به شمال خیابان ولیعصر (عج)
-
بهرهبرداری از نخستین نیروگاه خورشیدی حمایتی کشور در کاشان
-
تلاش مضاعف، برنامه محوری و تخصص گرایی - هم افزایی، سودآوری
-
اهمیت طراحی وبسایت برای کسب و کارهای سنتی
-
آغاز بهکار TV شهری در ورودی ساختمان منطقه دو پایتخت
-
۱۰۰ ساختمان بلند در پایتخت روی گسل قرار دارد
-
۱۴ شهر و روستای سیستان و بلوچستان تحتتاثیر زلزله قرار گرفت
-
اولویت همه شرکتهای صندوق ذخیره باید سودآوری و توجه به اقتصاد دانش بنیان باشد
-
اجرای طرحهای زنجیره سبز و آبی در پنج شهرستان استان خوزستان
-
اجرای طرح ویژه جمع آوری شنهای پخش شده در معابر شمال تهران
-
تشکیل" قرارگاه ویژه تامین مسکن معلم" در صندوق ذخیره فرهنگیان
-
همه چیز درباره خرید چمن مصنوعی که باید بدانید
-
قرارداد ساخت ۷۰۰ واحدی خوابگاه متاهلی دانشگاه مازندارن منعقد شد
-
اقدام قوه قضاییه در شناسایی اموال بابک زنجانی در خارج و انتقال آن به تهران قابل تقدیر و تشکر است