دریا منشا حیات است و مظهر زندگی 

دریا یکی از الهام بخش ترین مخلوقات خداوند است، سراسر زیبایی، لطافت، بزرگی و آرامش … دریا که می گویی همه ذهنت را رنگ آبی دربرمی گیرد و گویی آبی نیلگون از لابه لای ذهنت به دهان و در میان کلمات جریان پیدا می کند.
دریا منشا حیات است و مظهر زندگی. تماشای اولین تلالو خورشید صبحگاهی و تلاقی پهنای طلایی آسمان و آبی دریا هنگام طلوع آفتاب بسیار شگفت انگیز است و حیرت انگیزتر از آن لحظه غروب است، زمانی که آسمان سرخگون و دریای نیلگون با خورشید وداع می کنند و در این لحظات پر احساس، کمتر کسی است که در دل و در برابر خالق با عظمت این همه زیبایی سر تعظیم فرود نیاورد!
نشستن در ساحل دریا و خیره شدن به امواج کوچک و بزرگی که پشت سر هم می آیند و می روند یکی از دوست داشتنی ترین کارهای دنیاست، وقتی در سکوت به صدای موج ها گوش می کنی به نظر می رسد دریا می خواهد با تو حرف بزند و داستان هایی از گذشته های دور برایت تعریف کند، از کشتی هایی که از صدها سال پیش در دل آن رفت و آمد کرده اند.
دنیای زیر آب دریا نیز سرشار از شگفتی هاست، گیاهان دریایی، لاک پشت ها، هشت پا و ماهیان رنگارنگ بزرگ و کوچک که گویی شهروندان یک سرزمین پر رمز و راز هستند و به زبان دریا با هم سخن می گویند.
گاهی به این فکر می کنم که همه آن هایی که درباره دریا و موجودات دریایی تحقیق می کنند، همه عکاسانی که از دریا در لحظات طلوع و غروب خورشید عکس می گیرند، همه ملوانانی که در سکوت دریا شب ها و روزها را گذرانده اند و به پهنه بی کران آن خیره شده اند، همه آن هایی که در ساحل دریا ایستاده و لحظاتی به آوای آن گوش داده و نسیم دریا گونه های شان را نوازش کرده است ….
همه و همه مگر می شود یک لحظه با دریا باشند و از خالق بی همتای آن غافل؟!
******
دریا بی‌پایان بود. موج‌ها آرامی نداشتند. دریا معنای شوری آب بود با ماهی‌های کوچک و هزاران صدف رنگارنگ. دریا یعنی صدای هیاهوی موج‌های کف کرده، باران قطره‌ها، و فریادهایی سرشار از هیجان که در این بازار هیاهو در فضای نامتناهی به انتها نمی‌رسید.
دریا یعنی ساحل شنی با خرچنگ‌های رنگارنگ که بی‌خبر از شن‌ها سر بیرون می‌آوردند. 
دریا یعنی ساعت‌ها در جستجوی صدف‌ها گشتن، یعنی به افق خیره شدن در آرزوی دیدن پایان. دریا یعنی ساعت‌ها شنیدن داستان دلفین‌های مهربان و روزها و روزها اسیر داستان‌های تخیلی ذهن بودن. دریا یعنی لنج‌هایی که کشتی می‌نامیدیمشان. 
دریا یعنی کشتی به گل نشسته ای که هر بار با دیدنش از هیجان جیغ می‌کشیدیم و از شور دیدنش می‌لرزیدیم. دریا یعنی صخره‌های بزرگی که به موج‌ها اجازه ورود به ساحت شهر را نمی‌دادند. دریا یعنی فریاد موج‌ها برای عبور و چشم‌های مشتاقی که این مبارزه را به تماشا می‌نشستند. دریا یعنی شنیدن قشنگ‌ترین انشا درباره مرغ‌های دریایی. دریا یعنی وسعت و زندگی بی پایان. دریا یعنی بازی رفت و آمد موج‌ها. دریا یعنی هزاران زندگی، هزاران شور و شوق، هزاران امید و آرزو.
پس باید دریا را دوست بداریم و آن را در اعماق وجود جای دهیم.
چند نمونه از انشاي دانش آموزان را كه در سايت روزنه منتشر شده بود را خوانديم. اين نمونه‌ها به خوبي از روند فكري مردم ما نسبت به دريا حكايت مي‌كند. به خوبي مي‌توان دريافت كه نگاه، نگاهي احساسي است و از دريا چيزي جز ساحل و مرغ دريايي و موج هاي آرام چيز ديگري دريافت نمي‌شود.
اين در حالي است كه اقتصاد دريا محور، پديده مهم روزگار صنعتي ماست و مجموعه بزرگي از شغل و زندگي را در بر مي‌گيرد. اما مي‌بينيم كه دانش آموزان ما كه فردا بايد وارد يكي از رشته هاي تحصيلي و شغلي شوند كه مي‌تواند آن شغل، دريايي باشد؛ هيچ نگاه و نگرشي به كار و زندگي در حوزه دريا ندارند و دريا را تنها حال و هواي احساسي مي‌دانند و بس. 
وقتي از بنياد به قضيه نگاه نكنيم، وقتي فرهنگ سازي را از بيخ و بن آغاز نكنيم، وقتي از كودكستان و مدرسه شروع نكنيم، نمي‌توانيم آينده اقتصاد دريا محور را بسازيم و جواناني بسازيم كه فهم دقيق تري از دريا و اقتصاد آن دارد. 
دريا در كشورهاي پيشرفته، بيش از 50 درصد ا قتصاد را در بر مي‌گيرد. يعني آينده كشوري كه بخواهد پيشرفت كند لاجرم است كه به سمت دريا و اقتصاد دريا حركت كند و اين نيازمند نيروي انساني كارآمد است. 
نيروي انساني كه تمام عمرش دريا را جز احساس و تفريح نداند، آيا مي‌تواند در تحقق اقتصاد بزرگ دريا به كشور ما كمك كند؟
دریا منشا حیات است و مظهر زندگی 
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه