تاریخ انتشار:1404/10/6
دزدان دریایی کارائیب با کراوات قرمز

«سرآمد» گزارش می‌دهد؛

دزدان دریایی کارائیب با کراوات قرمز

اقتصادسرآمد- امیدعباسی - سوسیالیست‌ها بد و بیراه نمی‌گویند که «تاریخ تکرار می‌شود». تاریخ همه‌جوره و به صورت‌های گوناگون انگار عادت به تکرار دارد. این بار این تکرار در شکل و شمایل مدرن دزدان دریایی رخ نموده است. با این تفاوت که دزدان دریایی گذشته در دریای کارائیب، کت و شلوار آبی نمی‌پوشیدند و کراوات قرمز نمی‌زدند.

به گزارش اقتصاد سرآمد، به نظر می‌رسد تاریخ، «جک گنجیشکه» معروف فیلم‌ها و هالیوود را به شکل و شمایل جدید تکرار کرده است. حیله‌گری که با بهانه‌های کوچک، جنگ‌های بزرگ راه می‌اندازد. این بار، شکل و شمایل خود دزدی دریایی هم تغییر کرده است. دزدان دریایی جدید، با یک کشتی بادبانی حمله نمی‌کنند؛ مجهز شده‌اند و از زمین و آسمان تهاجم می‌کنند.

این در حالی است که عملکرد آن‌ها نشان می‌دهد ماهیت و اصل ماجرا تغییر نکرده است. دزدی دریایی همان دزدی دریایی است فقط دزد دریایی کراوات زده و به جای یک کشتی بادبانی، ناو هواپیمابر به میدان دزدی فرستاده و طعمه را از زمین و آسمان محاصره کرده است. دزدان دریایی هم پیشرفت کرده‌اند. 

دزدی دریایی جدید
از آنجا که دزدان دریایی هم پیشرفت کرده‌اند، جنس دزدی آن‌ها متفاوت شده است. دیگر حمله به کشتی روغن‌کشی نهنگ، در کار نیست؛ این بار، چشم دزدان به منابع بزرگ نفتی کشورها دوخته شده است. ونزوئلا مثال روشن این روزهاست که مورد حمله دزدان دریایی قرار گرفته است تا نفت آن را به تاراج ببرند. البته، دزدان دریایی می‌دانند که برای سرقت روغن نفتی نهنگی مانند ونزوئلا، باید جان‌ها بستانند و تمام سرزمین و مردمانش را یا بکشند یا تسلیم و اسیر کنند تا به چاه‌های نفت برسند؛ وگرنه این کشتی، آن کشتی‌ها نیست که با شلیک چند توپ، دکل اصلی‌اش بشکند و از کار بیفتد. دزدان پیشرفت کرده‌اند و البته دیگران هم پیشرفت کرده‌اند. 

دزدی راهبردی
در مسیر پیشرفت، دزدان دریایی جدید شطرنج‌بازان ماهری در عرصه سیاست و کشورگشایی هم شده‌اند. می‌دانند که کدام مهره‌ها را بزنند تا به سوی کیش‌ومات پادشاه بروند. اول، پیاده‌ای مانند سوریه را باید می‌زدند و سپس سواره‌ای مانند ونزوئلا باید بزنند. بهانه، یا مثل عراق سلاح کشتارجمعی است، یا آزادی و دموکراسی، یا مبارزه با موادمخدر! که این یکی طنز تلخ روزگار است. کشوری مانند آمریکا که خود جایگاه و پایگاه مافیاست، ونزوئلا را مسبب می‌داند! این در حالی است که افغانستان اکثر موادمخدر دنیا را تامین می‌کند. جالب است! به هر روی، بهانه برای زدن مهره‌هاست تا رسیدن به شاه‌مهره ممکن شود. آن شاه‌مهره که آمریکا طمع کرده است، جایی جز ایران نیست. هست؟
این است که در یک دزدی راهبردی و بازی شطرنج ویژه، می‌خواهد نفت ونزوئلا را تصاحب کند تا منطقه نفت‌خیز آسیا را بی‌اعتبار کند و تهدید بستن تنگه‌هرمز را صفر و با فشار اقتصادی در بازار نفت، اقتصاد کشورهای نفتی-مانند ایران- را فلج کند. این شطرنجی است که این دزد دریایی با کراوات قرمز دارد انجام می‌دهد.

جوجه را آخر پاییز می‌شمارند
و این رسم دیرینه‌ای است که بازی به همان شکلی که دزدان دریایی می‌خواهند دیگر پیش نمی‌رود. تاریخ انگار خیلی هم تکراری نیست. یک ‌جا، یک ترکمنچای آمد و یک ‌جای دیگر یک گلستان و... و ایران کوچک و کوچک‌تر شد، اما دیگر دوران کوچک‌شدن به پایان رسیده است. «زمان بزن و در رو گذشته است.» دیگر سران آمریکا و انگلستان و روس نمی‌توانند بدون اجازه بیایند در تهران جلسه بگذارند. 
آمریکا از نظر نظامی قدرت بالایی دارد، اما از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دیگر آن کشور بالابلند در جهان نیست. دورانی که آمریکا به سوی تک‌قطبی‌شدن و نظم نوین جهانی می‌رفت، گذشته است. آن زمان فقط یک شوروی در مقابلش بود و این زمان، هم آمریکا ضعیف‌تر از گذشته شده است و هم کشورهایی مانند ایران و چین و... به قدرت بالاتری دست یافته‌اند. به هر روی، انگار جریان برای آمریکا از شطرنج گذشته و به ماروپله رسیده است. گاهی چنان سقوط می‌کند که صدای افتادنش دنیا را شگفت‌زده می‌کند. 
عدم‌موفقیت اسرائیل به‌عنوان پادگان بزرگ و ارتش نیابتی آمریکا در مقابله با غزه و ایران، یک شکست بسیار بزرگ برای آمریکاست. یعنی دوران جنگ‌های۶روزه به پایان رسیده است. این بار ایران، مانند عرب‌ها در ۶روز شکست نخورد، بلکه در ۱۲روز پیروز میدان به‌شمار آمد. چه کسی باور می‌کرد که ایران در برابر ارتش نیابتی آمریکا دوام بیاورد؟ همان ایرانی که موشک‌هایش آبگرمکن بودند و پهپادهایش فتوشاپ! ونزوئلا هم باتلاق جدیدی برای دزدان کراواتی دریای کارائیب است. خلیج خوک‌ها تکرار خواهد شد و آمریکا باز هم بازنده یک هم‌آوردی دیگر با ملت‌ها خواهد بود. 
دوران ترامپی، دوران کوتاهی است. سه‌سال مانده به هیچ. در این سه‌سال، در یک حرکت بزرگ نظامی ‌علیه یک کشور بزرگ مانند ونزوئلا که سال‌هاست خود را آماده رویارویی کرده است، کار یک‌روز و دوروز نیست. برج و باروی کشورها دیگر یک‌روزه فرو نمی‌ریزد. غزه نماد است. غزه را بعد از بیش از دوسال، نتوانستند شکست بدهند، چگونه از عهده ونزوئلا بر می‌آیند؟
عراق با اشتباهات بزرگ صدام، به سرعت فتح شد. صدامی که طرح امنیتی بغداد را به آلمانی‌ها داده بود و در حقیقت، گوشت را به گربه سپرده بود. ۸سال جنگ بی‌فایده با ایران داشت و یک لشکرکشی به کویت که انبار نفت آمریکا محسوب می‌شده و می‌شود. این اشتباهات صدام و عراق را به آتش و خون کشید و ارتش عراق حوصله دفاع نداشت. جنگ چندکشور با یک ارتش خسته از جنگ، معلوم است به کجا می‌انجامد. اما ونزوئلا تازه‌نفس است و به این آسانی‌ها باج به شغاد نمی‌دهد. 

دزد به ایران هم می‌زند
تا امروز تعدادی از قایق‌های کوچک ونزوئلا به بهانه قاچاق موادمخدر منهدم شده‌اند، در حالی‌که اصلا معلوم نیست که قایق قاچاق بوده و به سمت آمریکا می‌رفته‌اند یا قایق ماهیگیری بوده و در دریای خودی در حال صید ماهی. پرواز دادن جنگنده‌های پرخرج و پرتاب موشک‌های گران برای یک قایق! همین نشان می‌دهد که «مقصود تویی و کعبه و بتخانه بهانه». این است که دزدان دریایی، یا برای منفعت می‌جنگند یا برای تفریح. برایشان هم مهم نیست که طرف دعوا چه کسی باشد. این است که به سراغ کشورهای دیگر هم خواهند رفت، چون دزد دریایی بدون جنگ، دزد دریایی نمی‌شود.
ایران هم که هدف غایی و آرمانی دزدان دریایی است، در این گیرودار در نقشه قرار دارد. در این تردیدی نیست؛ اما قدرت بازدارندگی ایران مانع تهاجم علنی است. خوشبختانه، خواست قلبی همه مردم ایران، تقویت هرچه بیشتر سامانه دفاعی و افزایش قدرت نظامی است. خوشبختانه، انسجام در آرمانی‌ترین حالت ممکن در بین ایرانیان است. همین باعث دلگرمی قوای نظامی‌ و دلیل محکم برای افزایش قدرت است تا جایی که حمله به ایران دیگر هرگز آسان نیست. «این تو بمیری دیگر آن تو بمیری نیست!»

دو راهی مردم ونزوئلا
در نهایت، مردم ونزوئلا هم مانند هر ملت دیگری که گرفتار سگ هار شده‌اند، دو راه بیشتر ندارند: یا مقاومت و مبارزه کنند و از کیان خود دفاع کرده و مستقل بمانند و البته تاوانش را هم بپردازند یا تسلیم شوند و برای نفس‌ کشیدن بردگی کنند و تاوان سنگین‌تری هم از نظر اقتصادی و هم از نظر عزت و آبرو پرداخت کنند و رو به نیستی کامل بروند. راه سوم نیز ‌وجود ندارد. هیچ چیز بینابینی باقی نیست؛ یا جنگ و خون و استقلال عزت و شرف، یا ننگ تسلیم و فروپاشی کشور و بردگی رسمی. 

در برابر دزدان دریایی
در برابر دزدان دریایی همه می‌دانند که چه باید بکنند؛ زیرا می‌دانند که دزدان دریایی اگر یک کشتی را غرق کنند، به سراغ کشتی دیگری می‌روند. شغل دزدان دریای همین است. بدون حمله به کشتی که دزد دریایی دزد نمی‌شود. ماهیت و فلسفه‌اش از بین می‌رود. این است که سرنوشت کشتی‌ها به هم وابسته است. بنابراین، هیچ کشتی‌ای نباید اجازه دهد کشتی دیگر غرق شود. این یک قانون است.

برچسب ها : دزدان دریایی اقتصادسرآمد دزدان دریایی کارائیب

اخبار روز
ضمیمه