« اقتصادسرآمد» اهمیت كارتیمی در ارکان دریایی ایران را تحلیل می کند
حوزه دريايي ايران چگونه اداره ميشود؟
گروه دریاپایه – ایرج گلشنی - «تيم كاري»(Teamwork)، سالهاست كه در دانش مديريت مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. شركتهاي موفق، اغلب از تيم كاري حرفهاي برخوردار هستند و بر اين باورند كه «كار را تيم انجام ميدهد و يك نفر قادر به موفقيت نيست.» اين منطق زماني كارآيي دارد كه خودباوري در همه سازمان (كشور) اتفاق افتاده باشد و مردم توسعه پيدا كرده باشند. سطح سواد رسانهآي، سواد مهارتي، سواد اجتماعي و... همه اينها لازم است تا يك كار تيمي درك شده و موفق شود؛ در غير اين صورت، «آدمپرستي» مد ميشود و همه خيال ميكنند فلاني چون آدم خوبي است، پس مدير خوبي هم هست و به همين دليل موفقيت قطعي است؛ در حالي كه چنين نيست.
رابطه كار تيمي و فرهنگ سازماني
دانشمندان مديريت به خوبي رابطه بين كار تيمي و فرهنگ سازماني را كشف و تبيين كردهاند. مثال معروف رابطه فرهنگ سازماني و كار تيمي بر ميگردد به آزمايش تجربي سيستم چهارم ليكرت در فرانسه و نيجريه كه در فرانسه بعد از شش ماه منجر به توليد در سطح جهاني و در نييجريه باعث ورشكستي كارخانه مورد آزمايش شد؛ اين است كه كار تيمي به فرهنگ ربط دارد و اگر فرهنگ مناسب ايجاد نشود، كار تيمي به وجود نخواهد آمد.
كار تيمي در اركان دريايي ايران
همين وضعيت را در اركان متعدد و 22 گانه دريايي ايران بايد مورد مداقه قرار داد و دانست كه آيا كار تيمي وجود دارد؟ و اگر دارد آيا منجر به موفقيت شده است يا نه. در برخي از اين اركان كه بعد نظامي دارند، با توجه به قواعد و قواره سازماني برآمده از اصول نظاميگري، نوعي كار گروهي – اگر نتوان گفت تيمي- وجود دارد كه به دليل بروكراسي سخت و سنگين حوزه نظامي، سنگين حركت ميكند اما حركتش مستمر است.. در چنين حالتي كه «آهسته و پيوسته»است ميتوان انتظار موفقيت داشت؛ هر چند كه نسبت به كار تيمي از هزينه ريالي و زماني بالاتري برخوردار است.
اما در ساير اركان دريايي كشور چنين چيزي ملاحظه نميشود. همه چيز در حوزه رياست تعريف و به آن حوزه ختم ميشود. سازمانهاي دولتي، بر مبناي اصول مديريت قابل تعريف نيستند و با مدير اداره نميشوند؛ بلكه با رياست اداره ميشوند. رييس با مدير فاصله زيادي دارد. مديريت را اگر فن اداره يك فرايند به طول كامل بدانيم، رياست فقط بخش دستوري و شعاري آن خواهد بود. از اين رو، سازمانهاي دولتي حوزه دريايي ايران، نه تنها داراي خصوصيت كار تيمي نيستند؛ بلكه در قواره «مديريت» هم قرار نميگيرند. یکی ميآيد و چند صباحي فيگور مديريت ميگيرد، اما رياست ميكند تا دورهآش تمام شود. نوبت به نفر بعدي ميرسد. كار تيمي همچنان غيرممكن ميشود و فقط گذشت دوره زماني مد نظر قرار ميگيرد. براي يك رييس دولتي، اخراج نشدن ايدهآل اصلي است و گذران دوران رياست برايش آرمان اصلي است. اين است كه «اجتناب آرام از تصميمگيري»از خصوصياتش ميشود و تمايل ندارد كه تصميمهاي بزرگ بگيرد. ضمن اين كه قادر به اين كار هم نيست؛ زيرا يك رييس در دولت، چندين رييس بالاسري دارد كه انجام هر كاري به اذن آنها نياز دارد. براي مثال، سازمان بنادر و دريانوردي خود يك سازمان دست دومي است كه زير نظر وزارت راه و شهرسازي است و اين وزارت نيز تابعي است از رييس دولت و هيات دولت و قوانين مجلس و... هيچكدام به معنايي كه براي يك مدير ميشناسيم، نه صاحب اختيار هستند و نه صاحب تصميم.
كار بدون تيم
اما روزگار مدرن ايجاب ميكند كه كار تيمي باشد. تيم عبارت است از افرادي حرفهاي مجرب و با انگيزه كه با هم يك كار مشخص را به اجرا در ميآورند. در كار تيمي، مدير نقش راهبردي و راهنمايي دارد و به طور مستقيم در امور وارد نميشود. مانند يك سرمربي تيم فوتبال كه نقشه راه را مشخص مي كند و سپس در جريان بازي، وارد مستطيل سبز نميشود اما نقش راهبري را ايفا ميكند. تيم به او توجه دارد و دستورات تاكتيكي سرمربي را به سرعت و با حرفهايگري تمام به اجرا در ميآورد. اين در زماني ممكن است كه تيم حرفهاي باشد و قادر به اجراي دستورات تاكتيكي باشد.اما زماني كه تيم، همگرا و حرفهآي نباشد، مديريت بر آن غيرممكن ميشود و رياست ظهور ميكند. رييس نكاتي ميگويد و تيم ميرود كار خود مي كند. رييس كاري جز توصيه نمي تواند بكند. قادر به تعويض بازيكن نيست. قادر به تغيير تاكتيكها نيست و اگر باشد، تيم كارآيي لازم براي تغيير تاكتيك را ندارد.
اكنون، رياستها فراوان و كار تيمي ضعيف است. كساني در راس تيمها هستند كه اغلب توان و تخصص لازم را ندارند. مثلا يك راننده سرويس را به عنوان رييس روابط عمومي تعيين كردهاند كه از روابط عمومي و امور رسانهاي چيزي نمي داند، جز تهديد كردن رسانهها كه اگر اين بنويسيد آن ميكنم و البته غلطي هم نمي تواند بكند. حال اين سرتيم كه نه از نظر فكري به رييسش نزديك است و نه از نظر حرفهاي به مسئوليتش تسلط دارد، قرار است دستورات تاكتيكي رييس را به اجرا در آورد! آيا ممكن است؟
اين تيم است كه كار مي كند
با تمام اين ها، اين تيم است كه كار مي كند و ديگر دوران يكهتازي يك رييس به پايان رسيده است. گستردگي و پيچيدگي سازمانهاي امروز به نحوي است كه رييس بايد رياست كند، مدير بايد مديريت كند و تيمها بايد كار را به سرانجام برسانند. حال تصور كنيد كه يك سرمربي بيايد و مجبور باشد با نفرات قبلي تيم كه حرفهاي نيستند، كار را پيش ببرد. آيا ميتواند؟ آيا ممكن است؟ اين سرمربي بايد اختيار و توان تغيير در تيم را داشته باشد و نفرات را تعويض كند. اگر اجازه نداشته باشد و يا بر اثر فشارها نتواند تغييري در تيم ايجاد كند، ميتواند مديريت كند؟ به طور طبيعي هيچكاري نخواهد كرد جز اجراي قرارداد و دريافت حقوق.
در سازمانهاي امروزي، اين تيم است كه كار ميكند. تيم كه نباشد، كاري پيش نميرود. تحولي ايجاد نميشود و شعار «تحول» بيمعنا خواهد بود.
در سرانجام اين تحليل، سوال اساسي اين است: حوزه دريايي ايران چگونه اداره ميشود؟ با مدير واقعي و تيم حرفهاي؟ به طور كلي و اصولي سوال اين است كه سازمانهاي دريايي ايران به چه صورتي اداره مي شوند؟ نتيجه اين سوال نيز معلوم است: اداره سازمانهاي دولتي در حوزه دريايي ايران با مشكل و حتا معضل مواجه است. رشد و ترقي در اين سازمانها در حد صفر است و جز شعارهاي ميان تهي، صدايي از اين سازمانها به گوش نميرسد. آيا ما اشتباه ميكنيم؟ آيا سازو كار اداري و اجرايي سازمان هاي دريايي ايران، قوي و شتابنده است؟ آيا اين سازمان ها در حوزه راهبردها و سياستهاي كلان تا اجراي موفق روشها و رويهها موثر و موفق هستند؟
رابطه كار تيمي و فرهنگ سازماني
دانشمندان مديريت به خوبي رابطه بين كار تيمي و فرهنگ سازماني را كشف و تبيين كردهاند. مثال معروف رابطه فرهنگ سازماني و كار تيمي بر ميگردد به آزمايش تجربي سيستم چهارم ليكرت در فرانسه و نيجريه كه در فرانسه بعد از شش ماه منجر به توليد در سطح جهاني و در نييجريه باعث ورشكستي كارخانه مورد آزمايش شد؛ اين است كه كار تيمي به فرهنگ ربط دارد و اگر فرهنگ مناسب ايجاد نشود، كار تيمي به وجود نخواهد آمد.
كار تيمي در اركان دريايي ايران
همين وضعيت را در اركان متعدد و 22 گانه دريايي ايران بايد مورد مداقه قرار داد و دانست كه آيا كار تيمي وجود دارد؟ و اگر دارد آيا منجر به موفقيت شده است يا نه. در برخي از اين اركان كه بعد نظامي دارند، با توجه به قواعد و قواره سازماني برآمده از اصول نظاميگري، نوعي كار گروهي – اگر نتوان گفت تيمي- وجود دارد كه به دليل بروكراسي سخت و سنگين حوزه نظامي، سنگين حركت ميكند اما حركتش مستمر است.. در چنين حالتي كه «آهسته و پيوسته»است ميتوان انتظار موفقيت داشت؛ هر چند كه نسبت به كار تيمي از هزينه ريالي و زماني بالاتري برخوردار است.
اما در ساير اركان دريايي كشور چنين چيزي ملاحظه نميشود. همه چيز در حوزه رياست تعريف و به آن حوزه ختم ميشود. سازمانهاي دولتي، بر مبناي اصول مديريت قابل تعريف نيستند و با مدير اداره نميشوند؛ بلكه با رياست اداره ميشوند. رييس با مدير فاصله زيادي دارد. مديريت را اگر فن اداره يك فرايند به طول كامل بدانيم، رياست فقط بخش دستوري و شعاري آن خواهد بود. از اين رو، سازمانهاي دولتي حوزه دريايي ايران، نه تنها داراي خصوصيت كار تيمي نيستند؛ بلكه در قواره «مديريت» هم قرار نميگيرند. یکی ميآيد و چند صباحي فيگور مديريت ميگيرد، اما رياست ميكند تا دورهآش تمام شود. نوبت به نفر بعدي ميرسد. كار تيمي همچنان غيرممكن ميشود و فقط گذشت دوره زماني مد نظر قرار ميگيرد. براي يك رييس دولتي، اخراج نشدن ايدهآل اصلي است و گذران دوران رياست برايش آرمان اصلي است. اين است كه «اجتناب آرام از تصميمگيري»از خصوصياتش ميشود و تمايل ندارد كه تصميمهاي بزرگ بگيرد. ضمن اين كه قادر به اين كار هم نيست؛ زيرا يك رييس در دولت، چندين رييس بالاسري دارد كه انجام هر كاري به اذن آنها نياز دارد. براي مثال، سازمان بنادر و دريانوردي خود يك سازمان دست دومي است كه زير نظر وزارت راه و شهرسازي است و اين وزارت نيز تابعي است از رييس دولت و هيات دولت و قوانين مجلس و... هيچكدام به معنايي كه براي يك مدير ميشناسيم، نه صاحب اختيار هستند و نه صاحب تصميم.
كار بدون تيم
اما روزگار مدرن ايجاب ميكند كه كار تيمي باشد. تيم عبارت است از افرادي حرفهاي مجرب و با انگيزه كه با هم يك كار مشخص را به اجرا در ميآورند. در كار تيمي، مدير نقش راهبردي و راهنمايي دارد و به طور مستقيم در امور وارد نميشود. مانند يك سرمربي تيم فوتبال كه نقشه راه را مشخص مي كند و سپس در جريان بازي، وارد مستطيل سبز نميشود اما نقش راهبري را ايفا ميكند. تيم به او توجه دارد و دستورات تاكتيكي سرمربي را به سرعت و با حرفهايگري تمام به اجرا در ميآورد. اين در زماني ممكن است كه تيم حرفهاي باشد و قادر به اجراي دستورات تاكتيكي باشد.اما زماني كه تيم، همگرا و حرفهآي نباشد، مديريت بر آن غيرممكن ميشود و رياست ظهور ميكند. رييس نكاتي ميگويد و تيم ميرود كار خود مي كند. رييس كاري جز توصيه نمي تواند بكند. قادر به تعويض بازيكن نيست. قادر به تغيير تاكتيكها نيست و اگر باشد، تيم كارآيي لازم براي تغيير تاكتيك را ندارد.
اكنون، رياستها فراوان و كار تيمي ضعيف است. كساني در راس تيمها هستند كه اغلب توان و تخصص لازم را ندارند. مثلا يك راننده سرويس را به عنوان رييس روابط عمومي تعيين كردهاند كه از روابط عمومي و امور رسانهاي چيزي نمي داند، جز تهديد كردن رسانهها كه اگر اين بنويسيد آن ميكنم و البته غلطي هم نمي تواند بكند. حال اين سرتيم كه نه از نظر فكري به رييسش نزديك است و نه از نظر حرفهاي به مسئوليتش تسلط دارد، قرار است دستورات تاكتيكي رييس را به اجرا در آورد! آيا ممكن است؟
اين تيم است كه كار مي كند
با تمام اين ها، اين تيم است كه كار مي كند و ديگر دوران يكهتازي يك رييس به پايان رسيده است. گستردگي و پيچيدگي سازمانهاي امروز به نحوي است كه رييس بايد رياست كند، مدير بايد مديريت كند و تيمها بايد كار را به سرانجام برسانند. حال تصور كنيد كه يك سرمربي بيايد و مجبور باشد با نفرات قبلي تيم كه حرفهاي نيستند، كار را پيش ببرد. آيا ميتواند؟ آيا ممكن است؟ اين سرمربي بايد اختيار و توان تغيير در تيم را داشته باشد و نفرات را تعويض كند. اگر اجازه نداشته باشد و يا بر اثر فشارها نتواند تغييري در تيم ايجاد كند، ميتواند مديريت كند؟ به طور طبيعي هيچكاري نخواهد كرد جز اجراي قرارداد و دريافت حقوق.
در سازمانهاي امروزي، اين تيم است كه كار ميكند. تيم كه نباشد، كاري پيش نميرود. تحولي ايجاد نميشود و شعار «تحول» بيمعنا خواهد بود.
در سرانجام اين تحليل، سوال اساسي اين است: حوزه دريايي ايران چگونه اداره ميشود؟ با مدير واقعي و تيم حرفهاي؟ به طور كلي و اصولي سوال اين است كه سازمانهاي دريايي ايران به چه صورتي اداره مي شوند؟ نتيجه اين سوال نيز معلوم است: اداره سازمانهاي دولتي در حوزه دريايي ايران با مشكل و حتا معضل مواجه است. رشد و ترقي در اين سازمانها در حد صفر است و جز شعارهاي ميان تهي، صدايي از اين سازمانها به گوش نميرسد. آيا ما اشتباه ميكنيم؟ آيا سازو كار اداري و اجرايي سازمان هاي دريايي ايران، قوي و شتابنده است؟ آيا اين سازمان ها در حوزه راهبردها و سياستهاي كلان تا اجراي موفق روشها و رويهها موثر و موفق هستند؟
ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
-
وجه تمايز ما با امارات « دبی مقصد گردشگری جهان»!
-
حوزه دريايي ايران چگونه اداره ميشود؟
-
ضرورت توجه به پيشكسوتان دريايي
-
جای خالی مسابقه عكس دريایی
-
جای خالی مسابقه عكس دريایی
-
تکمیل راههای اصلی کریدور جادهای ساحلی جنوب کشور تا ۱۴۰۳
-
واکاوی نتایج مثبت کریدور غلات دریای سیاه
-
آغاز تحویل بیش از ۲ هزار گواهینامههای ثبت شناورهای صیادی در هرمزگان
اخبار روز
-
افتتاح بخشی از پروژه آزادراه تبریز-مرند
-
عملیات ترمیم خط اسید استیک مربوط به مخازن 1001
-
پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی قیر، آسفالت، عایقها، بتن، سیمان و ماشینآلات وابسته افتتاح شد
-
هدفگذاری ایران و قزاقستان برای حمل ۵ میلیون تن بار از مسیر ریلی کشورمان
-
تخصصی ترین وزراتخانه جولانگاه افراد سفارشی و رابطه ای شده است
-
دهمین بوت کمپ اقتصادی با رویکرد توسعه کسب و کارهای نوظهور برگزار شد
-
نیازمند برنامه کلان ملی در حوزه منابع انسانی دریانوردان هستیم
-
همایش شرکت های برتر ایران برای بررسی و رتبه بندی 100 شرکت برتر در سال مالی 1402 برگزار شد
-
امروز باید تکلیف خود را نسبت به نگاه امنیتی حاکم بر فضای دیتا روشن کنیم
-
بازدید میدانی مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره شرکت پایانه ها و مخازن پتروشیمی به منظور بررسی عملکرد واحدهای مختلف بندر پتروشیمی ماهشهر
-
نشست صمیمانه مدیرعامل شرکت پایانه ها و مخازن پتروشیمی با کارکنان بندر پتروشیمی ماهشهر
-
شناور بینظیر "زاگرس" به آب انداخته میشود
-
همایش «بوشهر در مسیر توسعه پایدار دریا محور» برگزار شد
-
مشاغل وابسته به دریا بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد
-
سهم ایران از تحقیق و توسعه دریامحور ۲۰ میلیارد دلار است
-
توجه به حفظ محیط زیست در توسعه دریامحور ضروری است
-
پاداش دلاری به عملکرد ضعیف مدیران قبلی؟!
-
خلیج پارس منتشر شد
-
پروژه ۱۰ هزار واحدی نهضت ملی مسکن پرند جان تازه گرفت
-
افتتاح ۴ کیلومتر از محور هراز تا پایان سال