«سرآمد» پیگیری می‌کند؛

«ایران» در پیچ حساس کریدور زنگزور

دیپلماسی ترانزیت به کمک جایگاه منطقه‌ای می‌آید؟
​​​​​​​گروه بین‌الملل- سعید قلیچی - طی هفته‌های گذشته خبری منتشر شد که حاکی از تمایل آمریکایی‌ها به ورود مستقیم در مسئله کریدور ادعایی زنگزور است. مطابق این اخبار، در نشستی که به میزبانی امارات متحده عربی بین هیات بلندپایه‌ ارمنی و آذری برگزار شد، پیشنهادی برای حل‌وفصل مسئله بازگشایی ارتباطات میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان مطرح شد. براساس این پیشنهاد، مسیر موازی مرز ایران در خاک ارمنستان که سرزمین اصلی آذربایجان را به نخجوان متصل می‌کند، تحت اجاره ۱۰۰ساله یک «شرکت نظامی خصوصی آمریکایی» قرار خواهد گرفت. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند در دنیای امروز، همانطور که از سال‌های دور «سون تزو» در کتاب معروفش، «هنر جنگ» گفته است، سرزمینی که راه‌ها را در اختیار دارد، جنگ را هم هدایت می‌کند.
به گزارش روزنامه اقتصادسرآمد، مطابق طرح پیشنهادشده از سوی ایالات متحده آمریکا، شرکتی از این کشور به ‌عنوان طرف ثالث مدیریت کامل بر این گذر خواهد داشت و عدم‌نقض حاکمیت ایروان را درکنار تامین خواسته‌های باکو تضمین خواهد کرد. استفاده از یک شرکت نظامی خصوصی، راهی برای کاهش حساسیت‌ها نسبت به ورود مستقیم آمریکایی‌ها به قفقازجنوبی است. این مسئله درحالی مطرح شده که توافق صلح میان دوکشور متخاصم قفقازجنوبی سال‌هاست از سوی باکو معطل بازگشایی این مسیر در استان سیونیک ارمنستان شده است.
ایروان نیز بازگشایی این راهگذر را در قالب طرح تقاطع صلح و تحت حاکمیت خود قابل پذیرش عنوان کرده بود و از سوی دیگر، جمهوری آذربایجان و ترکیه بر طرحی با عنوان «کریدور زنگزور» که حاکمیت ارمنستان را بر این مسیر نمی‌پذیرفت، پافشاری داشتند. بااین‌حال، طرح زنگزور این کریدور را تحت کنترل و مدیریت روسیه قرار می‌داد و با این روش رضایت ضمنی روس‌ها را کسب کرده بود.
کریدوری که جمهوری آذربایجان برای اتصال به نخجوان از طریق خاک ارمنستان پیشنهاد داده، در ظاهر یک پروژه لجستیکی است، اما در ذات خود یک بازتعریف از نقشه اتصال منطقه‌ای است؛ طرحی که نه‌تنها ایران را در موقعیت انزوا قرار می‌دهد، بلکه دسترسی مستقیم باکو به ترکیه و بازار‌های اروپا را تسهیل می‌کند. طرح آمریکا برای اجاره بخشی از مسیر در جنوب ارمنستان، تنها لایه‌ای دیگر از بازی چندسطحی قدرت است.

ایران و بازتعریف جایگاه منطقه‌ای
ایران در حال حاضر تنها کشور پیونددهنده زمینی میان ارمنستان، خلیج‌فارس، آسیای‌میانه و روسیه است. اگرچه برخی تحلیلگران از موقعیت ایران در این منازعه با ادبیاتی تهدیدمحور سخن گفته‌اند، اما چارچوب ژئواکونومی راهی متفاوت پیش پای سیاست‌گذاران ایران می‌گذارد: تبدیل تهدید به اهرم چانه‌زنی. نخستین گام در این مسیر، بازتعریف نقش ایران به‌ عنوان یک بازیگر «پیوست‌دهنده» در نظم اقتصادی منطقه‌ای است، نه صرفا یک «مانع امنیتی» برای طرح‌های فرامنطقه‌ای. الگوی پیشنهادی می‌تواند بر پایه راهبردی باشد که هنری کسینجر، استراتژیست نظم جهانی آن را «دیپلماسی هم‌پوشانی منافع متضاد» نامید: ایجاد مزیت‌های همزمان برای طرف‌های درگیر، بدون انکار تضادها.
جمهوری آذربایجان در هماهنگی آشکار با ترکیه و با حمایت لجستیکی اسرائیل، در پی ایجاد یک کمربند ترانزیتی است که ایران را از مسیر شمال-غرب به اروپا و قفقاز کنار بزند. این پروژه، با اتصال مستقیم باکو به نخجوان، ایران را از یک گذرگاه حیاتی محروم می‌کند. افزون بر این، استقرار احتمالی اپراتور‌های خارجی در نزدیکی مرز‌های ایران، تهدیداتی اطلاعاتی و امنیتی را نیز در پی دارد. همزمان، ایده «کریدور ناتویی» که از ترکیه آغاز شده و تا آسیای مرکزی امتداد می‌یابد، از سوی اندیشکده‌هایی نظیر بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها مطرح می‌شود. هدف ضمنی چنین طرح‌هایی، ایجاد حلقه انزوای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی پیرامون ایران است.
برخی کارشناسان معتقدند که ایران باید پروژه تقویت دالان شمال-جنوب را به‌صورت تسریع‌شده اجرا کند؛ با تمرکز بر اتصال بندر چابهار به روسیه از طریق ارمنستان، آذربایجان و آسیای‌میانه. همچنین ایران می‌تواند پیشنهاد راه‌اندازی «سازوکار منطقه‌ای همکاری ترانزیتی قفقازجنوبی» را ارائه کند، با مشارکت ارمنستان، گرجستان، آذربایجان و حتی روسیه و ترکیه. هدف، تدوین قواعد بازی مشترک برای ترانزیت و تعرفه‌های جاده‌ای و ریلی است. از طرف دیگر، تسهیل خدمات گمرکی، اتصال لجستیکی هوشمند و حمایت از شرکت‌های حمل‌ونقل بین‌المللی ایرانی می‌تواند مزیت رقابتی ایران را افزایش دهد. به اعتقاد صاحب‌نظران ایران باید ضمن حفظ روابط با ارمنستان، از گشودن کانال‌های جدید ارتباطی با باکو و آنکارا نیز ابا نکند. حفظ تعادل در این میدان رقابت، تنها با دیپلماسی چندسطحی امکان‌پذیر است. پروژه زنگزور، آزمونی واقعی برای ایران در درک و به‌کارگیری ظرفیت‌های ژئواکونومی است. سیاست خارجی که تنها به تحرکات نظامی یا شعار‌های دفاعی متکی باشد، از قافله قدرت اقتصادی جا خواهد ماند.

سرنوشت طرح‌های ایران، روسیه 
و چین در منطقه
البته در کنار ایران و روسیه، چین نیز که برای بهره‌مندی از مسیر موسوم به کریدور میانی و انتقال کالاهایش به اروپا از راه افتادن مسیر ریلی جنوب ارمنستان منتفع می‌شد، اکنون منافع خود را در خطر می‌بیند، چراکه در صورت عملی‌شدن طرح آمریکایی برای این راهگذر، یکی از مسیر‌های مهم انتقال زمینی کالا‌های چینی به اروپا تحت احاطه رقیب آنان قرار می‌گیرد. با این تفاصیل، این پیشنهاد نه‌تنها روس‌ها را با جدیت بیشتر نسبت به قبل در کنار ایران در این مسئله قرار خواهد داد، بلکه حساسیت ایران را نیز دوچندان کرده و حتی چین را به اقدام علیه این طرح وا خواهد داشت. اگر تاکنون ایران به‌تنهایی برای جلوگیری از تسلط آذربایجان و ترکیه بر مرز خود با ارمنستان حاضر به اقدام نظامی بود، حالا و با به میان آمدن پای آمریکایی‌ها و همراه‌شدن روس‌ها و چینی‌ها، این آمادگی جدی‌تر از پیش نیز خواهد شد.
طراحان این طرح همانطور که نسبت به اراده ملت ایران در ایستادگی برابر تعرض دو ارتش آمریکایی و صهیونی دچار خطای محاسباتی شدند، اکنون نیز در برآورد خود از اراده ایران در حفظ مرز‌ها و مسیر‌های راهبردی خود گرفتار خوش‌خیالی شده‌اند. ایران و البته روسیه اجازه نخواهند داد پای ناتو و آمریکا با عناوینی چون شرکت خصوصی و توافق منطقه‌ای به قفقازجنوبی باز شود. بااین‌حال، در روزهای گذشته برخی رسانه‌ها در گزارش‌های خود اعلام کردند که طرح کریدور زنگزور در پارلمان ارمنستان مورد موافقت و تصویب قرار گرفته است. این گزارش‌ها همچنین نشان‌دهنده عقب‌نشینی روسیه از مخالفت با حضور آمریکا در این پروژه‌ است. مسئولان اتحادیه اروپا نیز به صورت ضمنی از راه‌اندازی زنگزور استقبال کرده‌اند.
حالا اما با نزدیک‌ترشدن رویای ساخت کریدور به واقعیت، اروپا امیدوار است راه‌اندازی زنگزور بتواند علاوه‌بر تسهیل حمل بار میان شرق و غرب، امنیت انرژی خود را نیز با منابع گازی دریای خزر، تامین و گاز وارداتی از کشورهای قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان را جایگزین گاز صادراتی روسیه کند. این در حالی است که برخی کارشناسان همچنان معتقدند دولت ایالات متحده آمریکا از اجرای چنین پروژه‌ای در منطقه قفقاز به دنبال افزایش ضریب نفوذ اقتصادی و سیاسی است. 
تخمین‌های بانک جهانی نشان می‌دهد که زنگزور می‌تواند تا پایان سال۲۰۲۷، بین ۵۰ الی ۱۰۰میلیارد دلار کالا را بین شرق و غرب ترانزیت کند که دامنه نوسان این رقم به میزان آمادگی زیرساخت‌ها برای تسهیل در حمل جاده‌ای و ریلی کالا در منطقه قفقاز و البته مسیر کریدور، بستگی دارد. از سوی دیگر، بلومبرگ نیز با انتشار گزارشی در خصوص زنگزور معتقد است که ساخت این کریدور می‌تواند زمان حمل بار میان اروپا و آسیا را بین ۱۲ تا ۱۵روز کاهش دهد.
تخمین‌های مرکز سیاست‌گذاری دریای خزر نیز نشان می‌دهد که هزینه تامین زیرساخت‌های لازم برای کریدور زنگزور بین ۵ الی ۱۰سال آینده، ۳ الی ۵میلیون دلار است. در آذربایجان نیز «مرکز تحلیل اصلاحات اقتصادی و ارتباطات» معتقد است که بهره‌برداری از زنگزور، توانایی جمهوری آذربایجان برای صادرات را تا ۷۰۰میلیون دلار بیش از ارقام فعلی افزایش خواهد داد که این رقم معادل ۲درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است. همین ارقام، ساخت چنین کریدور جاده‌ای-ریلی را توجیه‌پذیر خواهند کرد.
«ایران» در پیچ حساس کریدور زنگزور
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه