«سرآمد» بررسی می‌کند؛

جای خالی «کروز» در بنادر جنوب ايران

مروری بر چشم‌انداز صنعت گردشگري دريايي در ايران و جهان 
​​​​​​​گروه گردشگری دریایی- حسین ایزدپناه - از آن روزگاری كه كشتي تايتانيك به عنوان مظهر تفريحات لوكس ثروتمندان غربي، در گستره دریاها به یک كوه يخ شناور در اقيانوس اطلس برخورد كرد و تا امروز كه هيولاهاي پر زرق و برق چندهزار تني با امكاناتي شبيه به يك شهر مدرن كوچك شناور، آب‌هاي مديترانه را به سمت خليج‌فارس يا اقيانوس آرام مي‌پيمايند، همواره اهميت گردشگري دريايي مورد توجه طبقه متوسط به بالاي جامعه اروپايی، آمريكايي و آسيايی بوده است.
به گزارش روزنامه اقتصاد سرآمد، حسين ايزدپناه، كارشناس ارشد بازرگاني و عضو انجمن دوستي ايران و چين در مطلبی اختصاصی برای این روزنامه به بررسی تجربه استفاده از ظرفیت‌های کشتی‌های کروز در رونق و توسعه گردشگری دریایی پرداخته است. او در این نوشتار از جاي خالی كروز در بنادر جنوبی ايران به عنوان یکی از غفلت‌های صورت‌گرفته برای رونق گرفتن گردشگری دریایی در آب‌های جنوبی ایران یاد کرده است. این مطلب را در ادامه می‌خوانید:

تجربه‌کاوی در كروزتوریسم 
درخصوص تاريخچه صنعت كروزتوریسم مي‌توان به صورت كلي به اين اشاره داشت كه نخستین كشتي كروز متعلق به شركت «ناوبري شبه‌جزيره و شرق» بوده است؛ این شناور پیشتر براي ترابری نامه‌هاي پستي استفاده مي‌شد و شركت مالک آن، سال‌1884 با اولين بليت‌هايي كه براي سفر تفریحی کروز خود از لندن به دورتادور درياي مديترانه فروخت، توانست نام خود را به عنوان اولين شركت اجراكننده تور تفريحي دريايي در تاريخ ثبت كند. هرچند پيش‌تر از اين سفر، «مارك تواين»، نويسنده مشهور آمريكايي در سال‌1867 با كشتي بخار چوبي از آمريكاي‌شمالي سفر حود را آغاز كرده بود.

كشتي‌هاي كروز در كجا تردد مي‌كنند؟ 
امروزه كمتر بنادر شناخته‌شده‌ای در مجاورت اقيانوس و دريا وجود دارند که مردم آن مناطق از نزيك شاهد پهلوگيري اين شهرك‌هاي شناور روي آب و خروج جهانگردان از آن نبوده باشند. حتي شهرهای بندری كشورهاي حاشیه جنوبی خليج‌فارس مانند دوبي، مسقط و دوحه نيز بخش عمده‌اي از جذب توريست خود را از طريق ورود و خروج همين ابركشتي‌ها تامين مي‌كنند. بنادري چون مارسي در فرانسه، فلوريدا در آمريكا، بارسلونا در اسپانيا همچنين بنادر گوانجو و شانگهاي در چين، سالانه ميزبان مسافران بي‌شماري از نقاط مختلف جهان هستند، اما معمولا بنادر كشورهاي حوزه درياي كارائيب مثل پاناما و جزاير مارشال در بازار كروزتوریسم شهرت جهانی دارند و با ثبت شركت و گرفتن امتياز اين شناورهای توریستی از كشورهاي کشتی‌سازی مانند آمريكا، فرصت كسب درآمد را براي خود فراهم کرده‌اند.
شركت‌هاي مهمي مانند « كارنيوال كورپورشين» «رويال كارابين» و «نروژين كروز لاين» در زمره بزرگ‌ترين شركت‌هاي توليدكننده كروز در جهان هستند كه بعضي از كشتي‌هاي وابسته به اين شركت‌ها با پرچم پاناما يا باهاما نيز فعاليت مي‌كنند.

ساخت كشتي كروز در چين؛ بازار رو به رشد
كشور چين هم به موازات توسعه در اقتصاد و فناوري و با توجه ظرفيت بالاي بندرهاي خود صنايع كشتي‌سازي خود را در بخش حمل‌ونقل تجاري و مسافري نيز بالا برده است. به گزارش سازمان توسعه و تجارت سازمان ملل متحد، كشور چين در زمره برترين كشورهاي جهان است كه ساخت و توليد كشتي را با تناژ ناخالص در برنامه‌هاي خود قرار داده است. چين بيش از نيمي از كشتي‌هاي تجاري جهان با تناژ ناخالص توليد مي‌كند. تناژ ناخالص اين كشور در سال‌2023 حدود 33ژميليون GT، كره‌جنوبي 18ميليون GT و ژاپن 10ميليون GT بوده است.چين نیز در زمينه ساخت كشتي‌هاي كروز به عنوان يكي از بازارهاي در حال رشد شناخته مي‌شود. شركت‌هايي مانند China State Shipbuilding Corporation و شركت‌Chaina Merchants Industry در اين زمينه شاخص هستند. بنادر شانگهاي ،گوانگژو و تيناجين هم به عنوان بنادر فعال در زمينه كشتي كروز هستند.

جاي خالی كروز در بنادر جنوبی ايران
واقعا چرا بنادر جنوبي كشورمان علي‌رغم دارا بودن ويژگي‌هاي قابل‌توجه مانند گستره جغرافيايي، دسترسي به آب‌هاي آزاد و بين‌المللي همچنين دارا بودن 5هزار و 800كيلومتر مرز آبي همچنين آبخور مناسب، از ظرفيت لازم براي بهره‌‌گيري از اين صنعت بي‌بهره ‌مانده‌اند؟ بدون شک جدا از سايه عميق تحريم‌هاي بين‌المللي و مسائل سياسي، امنيتي و اقتصادي نفت‌محور كه بر گذرگاه هميشه استراتژيك «تنگه‌هرمز» واقع شده در آبراهه‌هاي اصلي ايران يعني «خليج‌فارس» و «درياي عمان » قرار گرفته، شايد دليل ديگر همان آفتاب چشم‌نوازي است كه هنوز زمان برآمدن آن براي رونق‌دهي به اقتصاد مبتني بر گردشگري درياي فرا نرسيده باشد. يعني در ميان صدها كشتي حامل مشتقات نفتي كه در مسير آب‌هاي ايران تردد مي‌كنند، يك كشتي هم با شكل و شمايل متفاوت و كاركردي از جنس ديگر نيز به بنادر ايران سلام كند.

«رافائل»؛ حسرت گذشته غرق شده و «گرندز فري» اميد آینده
البته بنادر ايران حضور كشتي‌هاي لوكس و مدرن نيز با كشتي رافائل در بندر بوشهر تجربه کرده است؛ اين كشتي كه به «تايتانيك ايران» نيز معروف شد، در سال‌إ1976 در ازاي بدهي ايران از ايتاليا توسط حكومت پهلوي خريداري شد؛ این کشتی کروز، داراي 18آسانسور و 30سالن بزرگ همراه با امكانات رفاهي مجهز بود كه در نیم‌قرن پیش، حدود 90ميليون دلار قيمت داشت؛ اما پس از 7سال از حضور اين كشتي در آب‌هاي بوشهر، در ميانه جنگ ايران و عراق توسط موشك‌هاي دشمن، بمباران شد و به تدريج به اعماق آب‌ها فرو رفت. بقاياي اين شناور ارزشمند براي مدت‌ها توسط غواصان از آن جدا شده و به فروش مي‌رسيد. اين كشتي اگر امكان و فرصت حضور بيشتري در آب‌هاي ايران را داشت، مي‌توانست نقش مهمي در صنعت گردشگري دريايي ايران به‌خصوص در ارتباط با تبادل مسافر با كشورهاي عرب حوزه خليج‌فارس و انتقال توريست‌هاي اروپايي به ايران داشته باشد.
در چند سال گذشته يك كشتي به نام Grand Ferry با ظرفيت 1700مسافر و سقف 2000تن حمل بار و طول 145متر به عنوان بزرگ‌ترين كشتي مسافربري و حمل‌ونقل ايران در بندر بوشهر پهلو گرفته است و بنابر اظهارات مسئولان بندري اين استان قرار بود در مسير خليج‌فارس تردد کند و با راه‌اندازي آن تحولي بزرگ در گردشگري دريايي ايجاد شود، اما ظاهرا به دلايلي از جمله تامين سوخت يا تعميرات جانبي تاكنون برنامه‌اي نداشته است. به‌طور خاص، ايجاد يك خط كشتيراني براي حمل بار و مسافر در خط دریایی بین ايران و قطر از جمله اهداف اين كشتي بوده است. حتي انتشار اخباري مبني بر ايجاد يك تونل دريايي مابين ايران و قطر نيز از جمله موضوعاتي بود كه مطرح شد، اما هميشه فاصله ايده تا عمل، به‌ویژه در كشور ایران، زياد بوده است .
هرچند در حال حاضر تنها سفرهاي دريايي موجود ايران از طريق پایانه دریایی بندر لنگه و پایانه شهید باهنر بندرعباس به شارجه و دوبي در امارات متحده عربي- آن هم صرفا براي ترابری مسافران- صورت مي‌پذيرد، اما از امكانات رفاهي موجود در كشتي‌هاي شبيه كروز خبري نيست. اينكه تا چه اندازه مي‌توان اميدوار بود شرايط كشور ما براي جذب سرمايه‌گذار بخش خصوصي جهت سرمايه‌گذاري در امر تفريحات دريايي فراهم شود يا ما بتوانيم از مشاركت كشورهاي ديگر در اين زمينه برخوردار شویم، به آينده‌اي بستگي دارد كه ثبات اقتصادي همراه با تضمين برگشت سرمايه در كنار لغو تحريم‌هاي بين‌المللي عليه ايران، در دسترس باشد. علاوه‌بر این شاید هم بتوانيم در كنار سياست كاستن از اقتصاد تك‌قطبي و جذب سرمايه خارجي با توسعه زيرساخت‌هاي بندري مورد نياز، بستر لازم را براي ورود به صنعت پولساز جهانی کروزتوریسم فراهم آوريم.
جای خالی «کروز»  در بنادر جنوب ايران
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه