صفایی رفت با قضا و قدر الهی!
ایرج گلشنی- خبری نه چندان شوکآور به تحریریه روزنامه دریایی اقتصادسرآمد رسید. نه چندان شوک آور از آن جا که چنین قصهای تکراری است و بر اساس رویه و رفتار مدیریتی رییس برکنارشده سازمان بنادر و دریانوردی، همواره محتمل بود؛ اما شوک آور از آن جا که میدانستیم میرود ولی نه این گونه!
دانه فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه/ هر دو جان سوزند، اما این کجا و آن کجا؟
رفتن مدیران و روسای در حوزه دولت های جمهوری اسلامی از بدو تا کنون، امری عادی است. به طور کلی ما مدیر بلندمدت در یک حوزه نداریم. اما مدیری که به استناد نامه خداحافظی اش، 30 سال است که در حوزه توسعه دریایی فعالیت میکند، یک باره و بدون پیش زمینهای کنار گذاشته شود، کمی شوک آور است؛ نیست؟
روی این خبر و نامه خداحافظی صفایی که الان شد رییس سابق سازمان بنادر و دریانوردی، چند نکته قصه دارم:
در نامه خداحافظی صفایی، نکات قابل توجهی است که آن را از یک نامه خداحافظی معمول جدا میکند.
ابتدا باید پرسید چرا نامه؟ کدام رییس سازمان برای رفتنش نامه مینویسد؟ نامه استعفا شنیده بودیم اما نامه خداحافظی نه!
دلیلش روشن نیست؟ روشن است! صفایی استعفا نکرده، بلکه کنار گذاشته شد. خداحافظی نکرده، بلکه خداحافظیاش کردند.
نامه خداحافظی با ذکر برخی خاطرات و سوابق، با غمگینانهترین شعر سازمانی، شاید میخواهد بگوید قدرش را ندانسته و با بدرفتاری کنارش گذاشتهاند.
خداحافظی از چه کسانی؟ خطاب نامه به اهالی دریاست نه مسئولان و مدیران عالی. این یک جور شکوائیه است. یک ناله از سر درد. یک فراخوان محترمانه. فریاد که من نخواستم بروم و نمیخواهم بروم اما ناچارم! مرا کنار گذاشتند! بسی رنج کشیدم در این سال سی، اما سلطان محمود، ککش هم نگزید و مرا کنار گذاشت!
چرا خداحافظی؟ نکته دیگر که ذهنم را قلقلک در آورده است، این است که چرا خداحافظی؟ از همه و همه چیز و همه فعالیتهای دریایی خداحافظی کردن، چیزی شبیه به سیم آخر زدن است. چه گذشته بین رییس و مرئوس که کارد به استخوان صفایی رسانده که به یکباره به هر چه هست، پشت پا بزند و پس به یک باره ببازد هر چه هست! معلوم است که شاید این نتیجه یک درگیری لفظی سنگین است. ما بیخبریم اما میتوانیم حدس بزنیم که چه اتفاقی افتاده!
نکته مهمی که از نامه صفایی استنتاج میشود، آن جا که اظهار امیدواری میکند که دولت پزشکیان بتواند با «برنامه منسجم توسعه دریایی را محقق کند» سخن همیشگی ما را در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد ثابت میکند که سازمان بنادر و دریانوردی نیازمند برنامه جامع بوده و هست. این سازمان نیازمند تقویت و انسجام در برنامه و هماهنگی رفتار و گفتار دارد. این نکته از سخنان صفایی در نامه اش برداشت میشود که سازمان سابقش فاقد برنامه منسجم بوده است. که اگر این گونه نبود، مینوشت: امیدوارم بر اساس برنامه منسجمی که طراحی کرده یا شده است، دولت پزشکیان مسیر توسعه را دنبال کند. وقتی این برنامه نیست، آرزو میکند که دولت پزشکیان برنامه منسجم ایجاد کند! ذهنم میپرسد در این سی سالی که در نامهات نام بردی، تدوین برنامه یادت نیفتاد، حالا که خداحافظی شدی، یادت افتاد؟
علی اکبر صفایی در نامه خداحافظیاش، گناه برکناریاش را به گردن قضا و قدر میاندازد و مینویسد: اینک که قضا و قدر الهی بر این تعلق گرفته که امانت سنگین مسئولیت در سازمان به شخص دیگری واگذار گردد... اما ایشان که دکترای دانشگاه مالمو سوئد را دارند، حتما باید میدانستند که قضا و قدر الهی چکار به ریاست سازمان بنادر و دریانوردی ایران دارد؟ قضا و قدر کجا به مناسبات مدیریت و سازمان ربط دارد؟ در کدام کتاب مدیریتی به قضا و قدر برای خداحافظی کردن یک نفر دست به دست هم میدهند؟ به نظر میرسد و فکر میکنم علی اکبرصفایی این نامه را در نهایت خشم و در فرط عصبانیت نوشته است.
قضا و قدر؟ من فکر میکنم مهم ترین بخش نامه آن جایی است که به نوعی حلالیت خواسته است. قضا و قدر؟؟؟؟؟ هنوز مغز قلمم از خواندن این کلمات جوش میزند. با خودم تکرار میکنم: قضا و قدر! قضا و قدر! قضا و ....
جناب صفایی عزیز، قضا و قدر باعث شد که من این تحلیل را روی نامه خداحافظی شما بنویسم، پس گلایه نکنید لطفا!
نامه خداحافظی به جای تودیع و معارفه. یک باره و بدون پیش خبر و بدون زمینه قبلی، اشاراتی که در نامه به قضایای خاص و نام بردن خاص از افراد که همه را دکتر ، مهندس و شهید نامیده و به وزیر راه و شهرسازی که میرسد مینویسد: سرکار خانم صادق و یادش میرود که ...
برای نفر بعدی، هر که هست که گویا دکتر .... است، آرزوی توفیق و موفقیت داریم. همان آرزویی که در بدو ورود برای دکتر صفایی داشتیم. در ادامه خودش را دوست داشتیم اما رویه و کارش را شاید نه. برای ارزیابی عملکردش منتظر واکنش اهالی دریا هستیم. ساعاتی است که این خبر منتشر شده و به شدت دست به دست می چرخد. آیا اهالی دریا ناراحت میشوند؟ چقدر افسوس میخورند؟ میزان اسف و ادبار اهالی دریا در حوزه بنادر و دریانوردی نشان میدهد که صفایی چه کارنامهای داشته است.
اما مدیر بعدی، امیدواریم گره کار را باز کند، برنامه داشته باشد، با نفرات قوی تیم و کادرسازی کند و با قدرت پیش بتازد و به نتیجه روشن برسد و امیدواریم در پایان کار ایشان، با حرمت و خرمی و احترام و در آخر محفل تودیع آن شرکت کنیم و برایش از صمیم قلب دست بزنیم و هورا بکشیم.
روزنامه دریایی اقتصادسرآمد آماده انعکاس دیدگاه، تحلیل و واکنشهای مخاطبان گرامی نسبت به خداحافظی علی اکبر صفایی است.
دانه فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه/ هر دو جان سوزند، اما این کجا و آن کجا؟
رفتن مدیران و روسای در حوزه دولت های جمهوری اسلامی از بدو تا کنون، امری عادی است. به طور کلی ما مدیر بلندمدت در یک حوزه نداریم. اما مدیری که به استناد نامه خداحافظی اش، 30 سال است که در حوزه توسعه دریایی فعالیت میکند، یک باره و بدون پیش زمینهای کنار گذاشته شود، کمی شوک آور است؛ نیست؟
روی این خبر و نامه خداحافظی صفایی که الان شد رییس سابق سازمان بنادر و دریانوردی، چند نکته قصه دارم:
در نامه خداحافظی صفایی، نکات قابل توجهی است که آن را از یک نامه خداحافظی معمول جدا میکند.
ابتدا باید پرسید چرا نامه؟ کدام رییس سازمان برای رفتنش نامه مینویسد؟ نامه استعفا شنیده بودیم اما نامه خداحافظی نه!
دلیلش روشن نیست؟ روشن است! صفایی استعفا نکرده، بلکه کنار گذاشته شد. خداحافظی نکرده، بلکه خداحافظیاش کردند.
نامه خداحافظی با ذکر برخی خاطرات و سوابق، با غمگینانهترین شعر سازمانی، شاید میخواهد بگوید قدرش را ندانسته و با بدرفتاری کنارش گذاشتهاند.
خداحافظی از چه کسانی؟ خطاب نامه به اهالی دریاست نه مسئولان و مدیران عالی. این یک جور شکوائیه است. یک ناله از سر درد. یک فراخوان محترمانه. فریاد که من نخواستم بروم و نمیخواهم بروم اما ناچارم! مرا کنار گذاشتند! بسی رنج کشیدم در این سال سی، اما سلطان محمود، ککش هم نگزید و مرا کنار گذاشت!
چرا خداحافظی؟ نکته دیگر که ذهنم را قلقلک در آورده است، این است که چرا خداحافظی؟ از همه و همه چیز و همه فعالیتهای دریایی خداحافظی کردن، چیزی شبیه به سیم آخر زدن است. چه گذشته بین رییس و مرئوس که کارد به استخوان صفایی رسانده که به یکباره به هر چه هست، پشت پا بزند و پس به یک باره ببازد هر چه هست! معلوم است که شاید این نتیجه یک درگیری لفظی سنگین است. ما بیخبریم اما میتوانیم حدس بزنیم که چه اتفاقی افتاده!
نکته مهمی که از نامه صفایی استنتاج میشود، آن جا که اظهار امیدواری میکند که دولت پزشکیان بتواند با «برنامه منسجم توسعه دریایی را محقق کند» سخن همیشگی ما را در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد ثابت میکند که سازمان بنادر و دریانوردی نیازمند برنامه جامع بوده و هست. این سازمان نیازمند تقویت و انسجام در برنامه و هماهنگی رفتار و گفتار دارد. این نکته از سخنان صفایی در نامه اش برداشت میشود که سازمان سابقش فاقد برنامه منسجم بوده است. که اگر این گونه نبود، مینوشت: امیدوارم بر اساس برنامه منسجمی که طراحی کرده یا شده است، دولت پزشکیان مسیر توسعه را دنبال کند. وقتی این برنامه نیست، آرزو میکند که دولت پزشکیان برنامه منسجم ایجاد کند! ذهنم میپرسد در این سی سالی که در نامهات نام بردی، تدوین برنامه یادت نیفتاد، حالا که خداحافظی شدی، یادت افتاد؟
علی اکبر صفایی در نامه خداحافظیاش، گناه برکناریاش را به گردن قضا و قدر میاندازد و مینویسد: اینک که قضا و قدر الهی بر این تعلق گرفته که امانت سنگین مسئولیت در سازمان به شخص دیگری واگذار گردد... اما ایشان که دکترای دانشگاه مالمو سوئد را دارند، حتما باید میدانستند که قضا و قدر الهی چکار به ریاست سازمان بنادر و دریانوردی ایران دارد؟ قضا و قدر کجا به مناسبات مدیریت و سازمان ربط دارد؟ در کدام کتاب مدیریتی به قضا و قدر برای خداحافظی کردن یک نفر دست به دست هم میدهند؟ به نظر میرسد و فکر میکنم علی اکبرصفایی این نامه را در نهایت خشم و در فرط عصبانیت نوشته است.
قضا و قدر؟ من فکر میکنم مهم ترین بخش نامه آن جایی است که به نوعی حلالیت خواسته است. قضا و قدر؟؟؟؟؟ هنوز مغز قلمم از خواندن این کلمات جوش میزند. با خودم تکرار میکنم: قضا و قدر! قضا و قدر! قضا و ....
جناب صفایی عزیز، قضا و قدر باعث شد که من این تحلیل را روی نامه خداحافظی شما بنویسم، پس گلایه نکنید لطفا!
نامه خداحافظی به جای تودیع و معارفه. یک باره و بدون پیش خبر و بدون زمینه قبلی، اشاراتی که در نامه به قضایای خاص و نام بردن خاص از افراد که همه را دکتر ، مهندس و شهید نامیده و به وزیر راه و شهرسازی که میرسد مینویسد: سرکار خانم صادق و یادش میرود که ...
برای نفر بعدی، هر که هست که گویا دکتر .... است، آرزوی توفیق و موفقیت داریم. همان آرزویی که در بدو ورود برای دکتر صفایی داشتیم. در ادامه خودش را دوست داشتیم اما رویه و کارش را شاید نه. برای ارزیابی عملکردش منتظر واکنش اهالی دریا هستیم. ساعاتی است که این خبر منتشر شده و به شدت دست به دست می چرخد. آیا اهالی دریا ناراحت میشوند؟ چقدر افسوس میخورند؟ میزان اسف و ادبار اهالی دریا در حوزه بنادر و دریانوردی نشان میدهد که صفایی چه کارنامهای داشته است.
اما مدیر بعدی، امیدواریم گره کار را باز کند، برنامه داشته باشد، با نفرات قوی تیم و کادرسازی کند و با قدرت پیش بتازد و به نتیجه روشن برسد و امیدواریم در پایان کار ایشان، با حرمت و خرمی و احترام و در آخر محفل تودیع آن شرکت کنیم و برایش از صمیم قلب دست بزنیم و هورا بکشیم.
روزنامه دریایی اقتصادسرآمد آماده انعکاس دیدگاه، تحلیل و واکنشهای مخاطبان گرامی نسبت به خداحافظی علی اکبر صفایی است.
ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
-
حباب قیمتی آبزیان به دلیل نبود بازار تخصصی
-
ضرورت بازنگری در طراحی سازههای دریایی
-
لزوم توسعه مَکُران با نقشه جامع شهرسازی استاندارد
-
صفایی رفت با قضا و قدر الهی!
-
راه و ترابری در مسیر بازگشت به وزارت خانه
-
کابل برای ایجاد مرکز لجستیکی در بندر چابهار علاقمند است
-
ادامه روزهای سرخ تالار شیشهای
-
برنامه جامع محیط زیست جزایر خلیج فارس و چابهار تدوین می شود
-
نامه خداحافظی علی اکبر صفایی از سازمان بنادر و دریانوردی
اخبار روز
-
شناور بینظیر "زاگرس" به آب انداخته میشود
-
همایش «بوشهر در مسیر توسعه پایدار دریا محور» برگزار شد
-
مشاغل وابسته به دریا بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد
-
سهم ایران از تحقیق و توسعه دریامحور ۲۰ میلیارد دلار است
-
توجه به حفظ محیط زیست در توسعه دریامحور ضروری است
-
پاداش دلاری به عملکرد ضعیف مدیران قبلی؟!
-
خلیج پارس منتشر شد
-
پروژه ۱۰ هزار واحدی نهضت ملی مسکن پرند جان تازه گرفت
-
افتتاح ۴ کیلومتر از محور هراز تا پایان سال
-
حمایت نمایندگان زن مجلس از وزیر راه در مسیر تحقق برنامه هفتم توسعه
-
تسهیلات بانکی کم بهره به سرمایه گذاران حوزه حمل ونقل ریلی پرداخت می شود
-
آموزش علوم دریایی(سواد اقیانوسی) در مدرسه شاهد فیروزکوهی تهران
-
صادرات تخم مرغ بی کیفیت به عراق و افغانستان
-
معاون تامین سرمایه و اقتصاد حمل و نقل راه آهن منصوب شد
-
توسعه نیشکر و صنایع جانبی در صف عرضه اولیه فرابورس
-
لزوم راه اندازی سوپرمارکت مالی با محوریت بیمه
-
تحریم و FATF مانع از رشد سرمایهگذاری خارجی است
-
رتبه نخست مستند سازی به روابط عمومی راه آهن رسید
-
رویارویی میرزا کوچک خان با متجاوزان انگلیسی، ارتش سفید تزاری و خیانت دولت
-
سفر مدیران شرکت بورسی به امارات برای حضور در بلاک فرایدی دبی؟