یلدا؛ جشن تولد نور در گستره تمدن ایرانی
محمدجعفر محمدزاده - یلدا، این میراث کهن که ایرانیان از روزگاران آیین مهر و پیش از زرتشت در سینه تاریخ خود حفظ کردهاند، فراتر از یک دورهمی ساده شبانه است.
واژهای سریانی که گرچه در گذر زمان با فرهنگ اسلامی و عربی درآمیخته، اما معنای ذاتیاش همان «تولد» است؛ تولد مهر، نور و روشنایی. برخلاف باور رایج، جشن یلدا، جشن طولانیترین شب سال به معنای پاسداشت تاریکی نیست.
در فرهنگ و ادبیات ایرانی، شب طولانی و ظلمت، همواره نماد سختی و حتی استبداد بوده است؛ چنانکه حافظ و دیگر شاعران، همنشینی با حاکمانجور یا شبهای هجران را به ظلمت یلدا تشبیه کردهاند. آنچه ایرانیان را در این شب گرد هم میآورد، نه ستایش سیاهی، بلکه امید به «فردا» است؛ فردایی که با طلوع خورشید، روزها اندکاندک بلندتر میشوند و نور بر تاریکی چیره میشود. درواقع، ما پایان تاریکی و آغاز زایش نور را جشن میگیریم.
این فلسفه زایش نور، در قرون نخستین میلادی، حلقه وصلی میان فرهنگ ایرانی و مسیحیت شد. زمانی که مسیحیت از دروازههای قفقاز و آناتولی به ایران رسید، پیروان این دین دریافتند که جشن ایرانیان در آغاز زمستان، با ایام تولد حضرت مسیح قرابت زمانی دارد. همین همزمانی و اشتراک معنایی در مفهوم «تولد نور» و «تولد مسیح»، موجب شد تا نوعی همگرایی فرهنگی شکل بگیرد؛ بهطوریکه امروزه نیز شب یلدا با ایام کریسمس فاصله اندکی دارد.
اما داستان یلدا تنها در تاریخ باستان متوقف نماند. با ورود اسلام به ایران، این آیین نهتنها فراموش نشد، بلکه با آموزههای دینی پیوندی عمیق خورد. شب چله در دوران اسلامی به بستری برای تحقق سفارشهای دینی تبدیل شد: «صله رحم». در این شب، کدورتها کنار میرود، کوچکترها با احترام پای صحبت و قصه بزرگان مینشینند و حکمت و شعر، از شاهنامه تا حافظ، زینتبخش مجالس میشود. حتی سفرههای رنگین یلدا نیز یادآور مسئولیت اجتماعی ماست؛ چراکه اطعام نیازمندان و توجه به سفرههای خالی، بخشی جداییناپذیر از برکت این شب محسوب میشود. این همان هنر فرهنگ ایرانی است که توانسته آداب اسلامی را با سنتهای باستانی ممزوج کند و معجونی به نام «سبک زندگی ایرانی ــ اسلامی» بیافریند؛ درست مانند سفره هفتسینی که قرآن و آینه در کنار سیب و سبزه مینشینند.
یلدا همچنین شاخصی جغرافیایی برای تعیین مرزهای فرهنگی ایران بزرگ است. اگر میخواهید بدانید گستره تمدنی ایران تا کجا کشیده شده، به مناطقی بنگرید که نوروز و یلدا را پاس میدارند. از آسیای میانه و قفقاز تا شبهقاره هند و آناتولی، ردپای این آیینها دیده میشود. گرچه ممکن است تنقلات سفرهها از گندم برشته تا انار و هندوانه متفاوت باشد، اما روح حاکم بر این جشن در تمام این جغرافیا یکسان است: ستایش روشنایی و گرمای محبت. امروز که فرهنگهای وارداتی غربی گاه بیهیچ ریشهای به زندگیها رسوخ میکنند، یلدا به ما یادآوری میکند که چه پشتوانه غنی و پرمعنایی داریم. شبی سرشار از دانش، ادبیات، احترام و معنویت که هزاران سال دوام آورده و همچنان دلیل شادی و همبستگی مردمان این سرزمین است.
واژهای سریانی که گرچه در گذر زمان با فرهنگ اسلامی و عربی درآمیخته، اما معنای ذاتیاش همان «تولد» است؛ تولد مهر، نور و روشنایی. برخلاف باور رایج، جشن یلدا، جشن طولانیترین شب سال به معنای پاسداشت تاریکی نیست.
در فرهنگ و ادبیات ایرانی، شب طولانی و ظلمت، همواره نماد سختی و حتی استبداد بوده است؛ چنانکه حافظ و دیگر شاعران، همنشینی با حاکمانجور یا شبهای هجران را به ظلمت یلدا تشبیه کردهاند. آنچه ایرانیان را در این شب گرد هم میآورد، نه ستایش سیاهی، بلکه امید به «فردا» است؛ فردایی که با طلوع خورشید، روزها اندکاندک بلندتر میشوند و نور بر تاریکی چیره میشود. درواقع، ما پایان تاریکی و آغاز زایش نور را جشن میگیریم.
این فلسفه زایش نور، در قرون نخستین میلادی، حلقه وصلی میان فرهنگ ایرانی و مسیحیت شد. زمانی که مسیحیت از دروازههای قفقاز و آناتولی به ایران رسید، پیروان این دین دریافتند که جشن ایرانیان در آغاز زمستان، با ایام تولد حضرت مسیح قرابت زمانی دارد. همین همزمانی و اشتراک معنایی در مفهوم «تولد نور» و «تولد مسیح»، موجب شد تا نوعی همگرایی فرهنگی شکل بگیرد؛ بهطوریکه امروزه نیز شب یلدا با ایام کریسمس فاصله اندکی دارد.
اما داستان یلدا تنها در تاریخ باستان متوقف نماند. با ورود اسلام به ایران، این آیین نهتنها فراموش نشد، بلکه با آموزههای دینی پیوندی عمیق خورد. شب چله در دوران اسلامی به بستری برای تحقق سفارشهای دینی تبدیل شد: «صله رحم». در این شب، کدورتها کنار میرود، کوچکترها با احترام پای صحبت و قصه بزرگان مینشینند و حکمت و شعر، از شاهنامه تا حافظ، زینتبخش مجالس میشود. حتی سفرههای رنگین یلدا نیز یادآور مسئولیت اجتماعی ماست؛ چراکه اطعام نیازمندان و توجه به سفرههای خالی، بخشی جداییناپذیر از برکت این شب محسوب میشود. این همان هنر فرهنگ ایرانی است که توانسته آداب اسلامی را با سنتهای باستانی ممزوج کند و معجونی به نام «سبک زندگی ایرانی ــ اسلامی» بیافریند؛ درست مانند سفره هفتسینی که قرآن و آینه در کنار سیب و سبزه مینشینند.
یلدا همچنین شاخصی جغرافیایی برای تعیین مرزهای فرهنگی ایران بزرگ است. اگر میخواهید بدانید گستره تمدنی ایران تا کجا کشیده شده، به مناطقی بنگرید که نوروز و یلدا را پاس میدارند. از آسیای میانه و قفقاز تا شبهقاره هند و آناتولی، ردپای این آیینها دیده میشود. گرچه ممکن است تنقلات سفرهها از گندم برشته تا انار و هندوانه متفاوت باشد، اما روح حاکم بر این جشن در تمام این جغرافیا یکسان است: ستایش روشنایی و گرمای محبت. امروز که فرهنگهای وارداتی غربی گاه بیهیچ ریشهای به زندگیها رسوخ میکنند، یلدا به ما یادآوری میکند که چه پشتوانه غنی و پرمعنایی داریم. شبی سرشار از دانش، ادبیات، احترام و معنویت که هزاران سال دوام آورده و همچنان دلیل شادی و همبستگی مردمان این سرزمین است.
ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
اخبار روز
-
نمایشگاه صنایع دریایی بوشهر بازتابدهنده نگاه راهبردی ایران به دریا
-
«دریاها» پل همکاری اقتصادی کشورهای جهان
-
شکل گیری قطار حومهای در ایران مستلزم رویکردی فرابخشی و جامع
-
آزمون نظام حکمرانی برای مقابله با قاچاق سوخت در استانهای ساحلی
-
جلوهگری نمایشگاهصنایع دریایی ایران در بوشهر
-
به دنبال ورود ایران به جمع سازندگان شناورهای اقیانوس پیما هستیم
-
حضور ۵۷ شرکت فعال در سومین نمایشگاه تخصصی صنایع دریایی و دریانوردی بوشهر
-
سند «برنامه ملی گذر» ابلاغ شد
-
تحقق جهش آبزیپروری با صادرات و بازسازی ذخایر
-
چشمانداز نمایشگاههای تخصصی در رونق صنایع دریایی
-
دومین مرحله رهاسازی بچهمیگوهای بومی دریای عمان در کنارک
-
بحران حکمرانی جزیرهای در اکوسیستم دریایی ایران
-
تغییرات آهسته در راهبردهای انرژی منطقه
-
«قهوه» سوخت پنهان بیداری دریانوردان
-
چالشهای حقوقی در امنیت و دفاع دریایی
-
مواظب فستیوال «خواجه عطا» باشید
-
تخصیص ۱۰۰ درصدی اعتبارات ۱۴۰۳ شرکت ساخت و توسعه با پیگیری وزیر راه و شهرسازی
-
ریشههای اعتقادی مسلمانان و مسیحیان عمیق و مشترک است
-
آغاز سومین نمایشگاه تخصصی صنایع دریایی و دریانوردی در بوشهر
-
متولی فرهنگ دریایی کیست؟



